شرط رفاقت با ائمه اطهار (ع) از نظر قرآن

در اعتقاد شیعیان، امام به مثابه پدری مهربان و مادری دلسوز است که از کودکان خود محافظت  و نیازهای آنها را برآورده می‌کند و از سوی دیگر به مثابه بهترین دوستان و رفیقی است که هر کس آرزو می‌کند در جوار او بهره‌مند شود که البته این رفاقت در گروی اطاعت از خداوند و رسول‌الله(ص) و ائمه اطهار است.

در آیه‌ای از قرآن و روایت ذیلش این حقیقت را می‌یابیم. خداوند در آیه 69 سوره نساء می‌فرماید «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفیقاً؛ و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته [یعنی‏] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو رفیقانی هستند» بنابراین شرط همراهی با انبیاء،‌ صدیقین، شهدا و صالحین که به عنوان بهترین رفیقان معرفی شده‌اند، اطاعت از خدا و رسولش است. شیخ حر عامِلی در جلد دوم کتاب اثبات‌الهدی، صفحه 174 از پیامبر(ص) روایتی نقل می‌کند که منظور از «بهترین رفیقان» در آیه، 12 امام بعد از ایشان است. «وَ حَسُنَ‏ أُولئِكَ‏ رَفِیقاً الْأَئِمَّةُ الِاثْنَا عَشَرَ بَعْدِی‏».

امام رضا علیه‌السلام در حدیثی درباره معرفی جایگاه امام به این نکته اشاره می‌کنند و می‌فرمایند «الْإِمَامُ الْأَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْأَخُ الشَّقِیقُ وَ الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیر؛ امام، همدمی رفیق، پدری مهربان، برادری همزاد و مادری نیکوکار نسبت به فرزند خردسال خود است» (کافی، جلد1، صفحه200) این روایت همچنان که ناظر بر رفاقت اهل‌بیت(ع) با شیعیان است (که در آیه به آن اشاره شده) در بردارنده مفاهیمی همچون پدر مهربان و مادری نیکوکار است. بنابراین طبق فرمایش امام رضا(ع) خداوند مثال کودک در آغوش مادر را یادآور چنین مفهومی قرار داده است به این صورت که اگر کودک لحظه‎ای از مادر خود دور بماند، بهانه می‌گیرد و گریه و زاری می‌کند و همیشه چشمانش دوخته به چشمان مادرش است. رابطه شیعیان با اهل بیت عصمت و طهارت مخصوصاً حضرت زهرا(س) اینگونه است و این حس دلسوختگی را در مراسم ولادتها و شهادتهای منسوب به عترت(ع) از سوی محبان و شیعیان ایشان شاهد هستیم.

در واقع شیعیان همواره چشمانش باید دوخته به چشمان مادر مهربان امت، حضرت زهرا(س) باشد و همواره از این بزرگوار تغذیه شوند و در معرض تعلیم و تربیت ایشان قرار بگیرند. این حقیقت را امام صادق(ع) در روایتی اینگونه نقل می‌کنند: «إِنَّ أَطْفَالَ‏ شِیعَتِنَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ تُرَبِّیهِمْ فَاطِمَةُ؛ همانا اطفال شیعیان ما از برخی مؤمنین را فاطمه(س) تربیت می‌کند» (تفسیر نور الثقلین، ج‏5 ، ص135).


منبع:تسنیم

 

پی نوشت : بفرمائید روضه امام جواد (ع)

 

hamzehesmaili.ir

 

hamzehesmaili.ir

کسب حلال باعث استجابت دعا/ آیت الله جاودان

امشب می خواستیم در مورد پاکی لقمه هایی که ما و شما می خوریم صحبت کنیم. این خیلی مهم است. امیرالمومنین علیه السلام از پیامبر نقل کرد. ایشان بعد از اینکه به معراج رفته بودند و از معراج بازگشتند حوادثی که در معراج اتفاق افتاده را نقل کردند. . فکر می کنم آیت الله مصباح یک شرح بر این حدیث معراج نوشته باشند. حدیث معراج از نظر اخلاقی خیلی ممتاز است.

مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله علیه در مصاحباتی که با پروفسور کرمن داشتند این حدیث را جزء برترین روایات اخلاقی عرفانی مطرح کردند، از بس این حدیث ممتاز است. حالا اینجا یک تکه اش را که به بحث ما مربوط می شود را عرض می کنیم. خدای متعل فرمود يا أحمدُ، إنَّ العِبادَةَ عَشرَةُ أجزاءٍ عبادت ده جزء است. تِسعَةٌ منها طَلَبُ الحَلالِ. نه تا از ده تا ، دنبال حلال رفتن است. یعنی اگر آدم بکوشد یک کار و کسب حلال، درست، صحیح، طبق دستور شرعی پیدا کند و آنجا هم درست کار کند. دقت کنیدها. سابقا از مراجع سوال کرده بودند آقا ما در بانک هستیم. بانک هم در گذشته ها کارهای ربایی می کرد دیگر. خیلی جدی ربایی. حالا امروز بعضی ربایی می کند. بعضی هم ممکن است درست انجام دهند. آن زمان همه اش ربایی بود. فرموده بودند اگر شما آن کارمندی که کار ربایی می کند نباشی، مثلا فقط پول دریافت می کند، عیب ندارد، کارت حلال است و حقوقت حلال است. با اینکه پول بانک مشتبه است و قاطی است. کار تو که حلال است، حقوقت هم حلال است. حالا ما می گوییم که امروز یک ذره بانک ها پاک تر است. خیلی از اوقات هم وضع بانک ها خراب است. کسی که مراجعه می کند، چیزی بلد نیست. آن کارمند هم نمی کوشد. رئیس شعبه باید مساله اش را به این یاد بدهد. آقا تو می خواهی خانه بخری. می آیی از ما وام می گیری. این قانون دارد. قانونش این است که بانک آن خانه را می خرد نقد. بعد به صورت اقساطی در طول بیست سال به شما می فروشد. یک خرید کامل و دقیق است. بعد هم یک فروش کامل و دقیق. واقعا می فروشد و واقعا می خرد. اگر گرانتر فروختی، چون بیست سال است طبیعی است دیگر. خرید نقدی قیمتش با خرید اقساطی مدت دار فرق می کند. عیب ندارد. اما این می آید پول را می گیرد و می دهد و می رود. آن وقت این مشکل می شود. در معاملات بانکی دقت کنید. یک دوره ای مفصل کوشیدند و دنبال کردند که سعی کنند تمام کارهای بانکی را درست کنند. بنابراین قواعد و قوانین دارد. حالا. نه جزء از عبادات طلب حلال است. قرآن به انبیاء می فرمایند پاک بخورید و بندگی مرا بکنید. حالا الان آیه اش یادم نیامد. اگر آدم پاک و حلال بخورد، آن وقت می تواند نماز [درست] بخواند. حالا بعد می رسیم. تو می خواهی نماز بخوانی، فکرت صد جا نیست. دلت صد جا نیست. اگر بخواهیم یک ذره بهتر نماز بخوانیم، باید آن چیزی که می خوریم پاک و حلال باشد.



یک چیز دیگر هم معمولا می گویم. آن آقایان و خانم هایی که مثلا می خواهند فرزند دار شوند، ما می گوییم سعی کنید پاک و حلال بخورید. وقتی خانم باردار شد سعی کنید ایشان پاک و حلال بخورد. بنابراین خانم باردار هرجایی مهمانی نرود. تا به وضع مالی آنها مطمئن نیستید، به مهمانی نروید. یک بهانه البته درست نه دروغ، یک بهانه ی درستی بیاورید و هر جایی دعوت شدید نروید. اگر پاک و حلال بخورید، ذره ذره اجزاء بدن این بچه از پول حلال و از غذای پاک باشد، دوتا، حلال و پاک؛ حلال و پاک درست شود، این بچه فرق می کند با اینکه درونش... این هم از این. بعد فرمود فإن اُطيبَ مَطعَمُكَ وَ مشرَبُكَ اگر آنچه که می خوری و آنچه که می نوشی، پاکیزه باشد، فأنتَ فِي حِفظي و كَنَفي، تو در پناه منی . بیمه الهی می شوی. حدیث بعدی که باز رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرمود: فرمود أطِب کَسبَکَ تَستَجِب دَعَوتُکَ کار و کسبت را پاک کن.

من یک وقتی یک ذره حال و حوصله داشتم و می رفتم دانشگاه درس می دادم. از وقتی می رسیدم در اول ساعت درس می گفتم تا پایان ساعت. یعنی یک ساعت و نیم. رسم اینجوری نیست. چقدر است؟ یک ثلثش. آخر نمی شود. قبض حقوقش را هم نگرفتم. من باید برای آن بچه ها حرف درست بزنم. حرفی که بایست برای آن بچه ها بگویم. ساعتش را پر کنم. چیزی کم نگذارم. می شود کسب حلال. آن وقت آن حقوقی که می گیری، حلال است آقا. فرمود أطِب کَسبَکَ تَستَجِب دَعَوتُکَ. دعایت مستجاب می شود. تو مستجاب الدعوه می شوی. آقا همه ما آرزو داریم در ده تا دعا که می کنیم، لا اقل یک دانه اش مستجاب شود. امشب ما به اینجا آمده ایم. حالا ان شاء الله اینجا به برکت توسلی که می کنیم، و به برکت نام مبارک امیرالمومنین، گریه برای امیرالمومنین، سینه زدن برای امیرالمومنین، سینه زدن برای امام حسین علیهم السلام، ان شاء الله دعایمان مستجاب شود. می گوید آقا کسبت را حلال کن، دعایت مستجاب است. خیلی خوب است. یک دانه حدیث هم نیست. بعد می فرماید: فإنَّ الرَّجُل یَرفَعُ اللُقمَةَ إلَی فِیه شخص یک لقمه به داخل دهان می گذارد حَراماً فَما تُستَجابَ لَهُ دَعوَةً أربَعینَ یَوماً دیگر تا چهل روز دعایش مستجاب نمی شود. با یک لقمه حرام. یک فضیلت دیگر. باز رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود مَنْ بَاتَ كَالًّا مِنْ طَلَبِ الْحَلالِ کسی دنبال کار حلال بوده. یک کار کارگری. جریانات کارگری صبح ساعت شش می رود، شش شب به خانه می آید. اگر کارش را هم درست کرده باشد، وقتی به خانه آمد، نمازش را می خواند و مثل جنازه می افتد. این شب که خوابیده خدا از همه گناهانش درگذشته است. من عبارت را می خوانم. مَنْ بَاتَ كَالًّا مِنْ طَلَبِ الْحَلالِ به زحمت افتاده است. برای کسب حلال خسته شده است. باتَ یعنی بیتوته کرد. شب خوابید. بَاتَ مَغْفُورًا لَهُ خدا از گناهانش گذشته است. به خاطر اینکه دنبال کار و کسب حلال بوده است. حدیث بعدی. قال لی ابوالحسن علیه السلام. اینجا معلوم نیست که کدام امام فرموده. احتمال می دهیم حضرت موسی بن جعفر فرموده باشد. مَنْ طَلَبَ هَذَا الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِیَعُودَ بِهِ عَلَى نَفْسِهِ وَ عِیَالِهِ کسی که دنبال این رزق و روزی که همه می روند باشد اما از راه حلال، لِیَعُودَ بِهِ عَلَى نَفْسِهِ وَ عِیَالِهِ برای اینکه وقتی کار کرد، حقوق بگیرد و خرج خودش و زن و بچه اش را بدهد. دستش جلوی مردم دراز نیست. سرش را بالا نگاه داشته. همین. برای اینکه خرج خودش و زن و بچه اش را بگذراند. دنبال کار و کسب حلال می رود برای اینکه خرج خودش و زن و بچه اش را بگذراند. كَانَ كَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه مثل کسی است که در جبهه ها در برابر دشمن خدا می ایستد و مجاهدت می کند و می جنگد. مثل جهاد است. کارش مثل جهاد است. وقتی می خوابد خدا از گناهانش در می گذرد. باز حدیث بعدی از پیامبر. یک فردی به ایشان عرض کرد احِبُّ أنْ یستَجابَ دُعائی. من دوست دارم که دعایم مستجاب شود. فرمود طَهِّرْ مَأکلَک آن چیزی که می خوری پاک کن. آنچه می خوری پاک کن. و لا تُدخِلْ بَطنَک الحَرَامَ نگذار حرام به داخل شکمت برود. مگر نمی خواهی دعایت مستجاب شود؟ حرام نخور. باز حدیث سوم. اینها را تند می خوانیم. رسول خدا فرمود من احب أَنْ يُسْتَجَابَ لَهُ دَعْوَتُهُ هرکس که دوست دارد دعایش مستجاب شود، فَلْيُطِبْ كْسَبَه کسبش را حلال و پاکیزه کند. کسبش را حلال کند، کارگری می شود، می شود هم خدایی نکرده آدم از کار بدزدد. دوست مان در یک کارخانه ای که اسم نمی برم بود. کارگرها یا شاید بالاتر از کارگرها، اجناس کارخانه را می بردند. از کار بدزدد. روایت از حضرت باقر علیه الاسلام است. فرمود إنَّ اللهَ عَزَّوَجَل جَعَلَ لِشَّرِّ أقفالاً. خدای تبارک و تعالی برای همه بدی ها و شرور قفل ها قرار داده است. قفل ها. وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْكَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ و کلید همه آن قفل ها را در شراب قرار داده است. این حدیثی است که زیاد هم شنیده شده است. بعد فرمود وَ الْكَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ. دروغ از شراب بدتر است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: ألا أخبِركُم بِأكبَرِ الكَبائِر؟ من به شما نگویم که بزرگ ترین گناهان کبیره چیست؟ گاهی در روایات گناهان کبیره را هفتاد تا شمرده اند. گاهی هفت تا. حالا. فرمود که نمی خواهید من برایتان بگویم که بزرگ ترین گناهان کبیره چیست؟ بعد فرمود: الإشراكُ بِالله، شرک به خدا. خب ان شاء الله ما شرک به خدا نداریم. این شرک به خدا که گفته می شود یعنی من در برابر یک بت سر به خاک بگذارم. اگر نه در دلم من می آید که مریضی من را این دکتر خوب کرد. می گویند این شرک است اما شرک خفی است. هر گناهی شرک است. نمی خواهیم آن را بگوییم. این شرکی که گفته می شود جزء بزرگ ترین کبائر است، آن است که من در برابر غیر خدا به سجده بیفتم. خب. چه فرمود؟ دوم: عُقُوقُ الوالِدَين، پدر و مادر از شما دل سوخته و دل نگران نباشند. اوقاتش تلخ است. هرچه هم کسی می خواهد واسطه شود نمی پذیرد. این دلش سوخته. دلش... گاهی فرزند کاری می کند که مادر دیگر... مادر خیلی مهربان است. اما گاهی فرزند کاری می کند که مادر به اصطلاح دیگر دلش راست نمی شود. این را می گوییم عقوق. عاق والدین را شنیده اید دیگر. سه تا گناه بزرگ ترین گناهان کبیره است. بزرگ ترین گناهان کبیره. شرک بالله که عرض کردیم. عقوق الوالدین. سوم آن چیزی است که می خواستیم عرض کنیم. وَ قُولُ الزُّور. قُولُ الزُّور یعنی چه؟ یعنی کذب. یعنی دروغ. دروغ جزء بدترین گناهان کبیره است. اگر یادتان باشد فرمودند که اگر کسی نماز زیاد می خواند، روزه زیاد می گیرد، زیارت زیاد می رود، همینطور تسبیح دستش است و دارد تسبیح می اندازد، به این نگاه نکنید. بسیاری از اوقات مردم می روند با یک کسی معامله می کنند. به امید اینکه مثلا یک تسبیح دستش است و دارد تسبیح می گرداند. گفتند به این نگاه نکنید. نگاه کنید ببینید راست گو است؟ وفای به عهد می کند؟ دیگر چه؟ راست گویی نشانه دین داری است. ببینید یک کسی پای سود بزرگ هم می آید اما باز راست می گوید. از سود می گذرد. این نشانه است. منافعش در خطر است. دروغ نمی گوید. البته گفته اند الا یک جاهایی که استثنا است. مثلا جان کسی در خطر است. اگر من راست بگویم، جانش در خطر می افتد. آنجا اصلا جایز نیست که من راست بگویم. آنها استثنائاتش است. اما راست گفتن جزء نشانه دین داری است. اصلا من دین دارم یا ندارم. فرمودند دروغ چیست؟ جزء بزرگ ترین گناهان کبیره است.

 

پی نوشت : الحمدلله مراسم شبهای احیاء در جوار پنج شهید گمنام با شکوه هرچه تمام تر برگزار شد.

hamzehesmaili.ir

hamzehesmaili.ir

hamzehesmaili.ir

hamzehesmaili.ir

hamzehesmaili.ir

دستورات عملی علامه حسن زاده آملی (روحی فداه) در ماه مبارک رمضان

حضرت علامه حسن زاده آملی (روحی فداه) در نامه ای برای کسی که برای سلوک در ماه رمضان دستوری خواسته بود اینچنین نوشت: ( این نامه در کتاب تازیانه سلوک/ص۹ آمده است)

 

hamzehesmaili.ir

 متن نامه به این شرح است :

 

تن به دنیا دار و دل به مولا

 

«ربّ أدخلنی مُدخَل صدق و أخرجنی مُخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا» «الإسراء.80»

 

ربّ أنزلنی منزلا مبارکا و أنت خیر المنزلین «المؤمنون.29» کتب الله تعالی علیکم الرحمة

 

آقا در چه حال است؟آیا چون «رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله» النور.37؛

 

از زرق و برق دنیا رهایی یافته است واز ما سوا روی بر تافته است و یا چون صبیان خاکبازی

 

می کند که : التراب ربیع الصبیان(خاکبازی بهار کودکان است) آیا در حضور است یا دور است؟

 

حضوری گر همی خواهی ازو غایب مشو حافظ متی ما تلق مَن تهوی دع الدنیا و أهملها

 

«حضوری»را علایم است،رأس آنها الأدب مع الله است

 

[یعنی متأدب به آداب الهیه بودن ودرهمه حال خودرادرمحضرحق دیدن وجانب حق رارعایت نمودن]

 

الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم«آل عمران.191»

 

از خــدا جویـیم توفیــق ادب بی ادب محروم گشت از لطف رب

 

در سورة «والنجم»از اوصاف رسول الله(صلی الله علیه و آله) است که :

 

«و ما ینطق عن الهوی إن هو إلا وحی یوحی»

 

از آن بزرگوار باید سر مشق گرفت که میزان قسط[اعتدال]است

 

«لقد کان لکم فی رسول الله أسوة حسنة» احزاب/21 که زبان اگر یله و رها شود از مار گزنده تر است ،

 

در زیان زبان داستانها گفته اند.

 

آقای عزیز

 

هیچ موهبتی از نعمت ترک علایق دنیوی بزرگتر نیست که همة مفاسد به این علاقه متعلق است.

 

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

 

اگر دستور العمل می خواهی مگر این آیه را تلاوت نکرده ای ؟

 

«ومن اللیل فتهجد به نافلة لک عسی أن یبعثک ربک مقاما محمودا» أسراء/79 ،

 

و مگر نشنیده ای؟

 

دوش وقت سحر از غضه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

 

و مگر برایت نخونده ام؟

 

در خلوت شبهای تارت می توانی آری بکف سرچشمة آب بقا را

 

خلاصه مرد سحر باش که :

 

صمت و جوع و سحر و خلوت و ذکر به دوام نا تمامان جهان را کند این پنج تمام

 

و دست از دامن دوست بر مدار.

 

بــه واللّـه و بــه بـالله و تــاللـه بـه حق آیة نصـــرٌ من الله

که مو از دامنت دست بر ندیرُم اگر کشته شوم الحکم لله

 

اگر در شب نگرفتی در روز بگیر،و اگر روز را به رایگان از دست دادی شب را دریاب.

 

این راه و رسم گدایی را خود جناب دوست به ما یاد داده است که فرمود:

 

«وَهُوَ الّذی جعل اللیل و النهار خلفةً لمن اراد اَن یذّکّر او اراد شکورا»الفرقان/62.

 

سرّش این است که جواد است و جود ،گدا می خواهد.

 

بانگ می آیــد که ای طـالب بیــا جـود محـتاج گـدایان چون گـدا

جود محتاج است و خواهد طالبی همچــنانکـه توبه خواهـــد تائبی

جود می جویـــد گدایان و ضعاف همچو خوبان کآینه جویند صاف

روی خوبـــــان زآینـه زیبــا شــود روی احســان از گدا پیـــدا شود

چون گـــدا آیینۀجــود است هــان دَم بـود بــــر روی آیینــه زبـــان

پس از این فرمود حـق در والضّحی بانگ کـم زن ای محمـــّد بر گدا

(مثنوی ملّای رومی)

 

وچون جناب معشوق فرماید:«وامّا السائلَ فلا تنهر »والضّحی/10 ،

 

خود با سائل چگونه بود؟ عارف رومی نثراً و نظماً چه خوش گفت؟! نظمش آن بود و نثرش این:

 

«چنان که گدا عاشقِ کریم است، کریم هم عاشقِ گدا است.اگر گدا را صبر بیش بود کریم بر در او آید،

 

و اگر کریم را صبر بیش بود گدا بر در او آید،امّا صبر،کمال گداست و نقص کریم.»

 

این بنده اگر چه هنوز در خواب خرگوشی است ولی به ظاهر در بدو بیداریش می گفت:

 

«الهی اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارای منی».

 

و پس از مدتی می گفت:«الهی تو را دارم چه کم دارم پس چه غم دارم.»

 

تا پس از چندی می گفت"«الهی شکرت که از شرق تا غرب عالم به حسن خدمت می کنند.»

 

این نیز بگذشت و تا اینکه می گفت:

 

«الهی تاکنون می گفتم جهان را برای ما آفریدی ولی الان فهمیدم که خودت هم برای مایی.»

 

این هم بسر آمد و اینک می گوید:«الهی داراتر از من کیست که تو دارایی منی.» غرض اینکه:

 

خدا آنِ تو و تو مانده عاجز زتو بیچاره تر کس دید هرگز

(گلشن راز شبستری)

 

خوشا به طیور أولی أجنحه که با جناح عشق و همّت از دامگاه علایق برجسته اند..

 

ألا یا أیهـا العنقـا ألا یا نفحـة الرحمــان أیا یا جنة المأوی ألا یا نفحة الرضوان

تذکَّر عُشَّک العرشی و اطلع ذلک المطلع و أهمل هذه الأوکار للأبوام و الغرابان

(دیوان حضرت آقا)

 

امید است که در حال حضور تامّ و توجّه کامل ،شکارهای خوبی نصیب آقا بشود..به قول عارف رومی:

 

آن خیــالاتـی کـه دام اولی عکس مه رویان بستان خداست

 

آری عکس مه رویان بوستان خدای متعالی خیالات روحانی اولیاء الله است که آنان را به سوی دوست می کشانند که می نمایـند و می ربـایند،نه خیالات بـوالهوسان دنیاوی کـه چنان آنـان رادر غواسق طبـیعت پـابند کرده اند که در یک عمر یک آن از خود سفر نکرده اند و گامیاز خودکامی برنداشته اند.آن خیالاتی که دام وپابند اولیاء الله است و آنان را الهی کرده است،تجلیّات و مکاشفاتی اند که از بطنان وممکن غیب خزنه «کن فیکون» بر سر سالک شیدا افاضه می شوند،و رؤیت صوربی مادّه روحانیان وتشرّف در حضور انبیا و ائمّه و وسایط فیض الهی است که مه رویان بوستان خدایند.صور این مه رویان ازماورای طبـیعت کـه عالَم مثال و خیـال است در صـفحـه نورانی قـلب عـارف منعکس می شونـدخیالات اولیاءالله علّیّینی اند،خیالات بوالهوسان سِجّینی.آن خیالات فرشتگانند و انها دیوان.آنها سماوی اند واینها ارضی.آنها نورانی اندو اینها ظلمانی.آنها به خدا کشانندو اینها به دنیا.صاحبان آن ملائکۀاولی اجنحه اند اینها بهائم و سباع.

 

آه آه اگر وقتی بیدار شویم که کاروان رفته اند و خبردار شویم که این نبود که ما می پنداشتیم و

 

بدان دلخوش بودیم.

 

پی نوشت : امسال هم پنج شهید گمنام از ما پذیرایی میکنند... الحمدالله

 

 

 

وقتی خدای متعال نوید ظهور حضرت مهدی عج را به پیامبر ص داد!

قال رسول الله صلي الله عليه و آله:

لَمّا عُرِجَ بي إلَى السَّماءِ السّابِعَةِ ومِنها إلى سِدَرةِ المُنتَهى ومِنَ السِّدرَةِ إلى حُجُبِ النّورِ ناداني رَبّي جَلَّ جَلالُهُ : يا مُحَمَّدُ بِالقائِمِ مِنكُم . . . اُطَهِّرُ الأَرضَ مِن أعدائي واُورِثُها أولِيائي .

 

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله  فرمودند:

هنگامى كه به آسمان هفتم و از آن جا به سدرة المنتهى و از سدره به حجابهاى نور عروج کردم ، پروردگار عزوجل مرا ندا فرمود؛ اى محمّد! به وسيله قائم شما... زمين را از دشمنان خود پاك مى كنم و دوستانم را وارث آن مى گردانم.

 

پی نوشت:

أمالي الصدوق : ۶۳۱ و۶۳۲

منبع:حوزه

 

پی نوشت اول : ان شاءالله مجالس ولادت را باشکوه تر برگزار کنیم...

پی نوشت : در شعبان بیشتر خودسازی کنیم، مناجات شعبانیه را دریابیم !

 

hamzehesmaili.ir

حسد، تكبر، خودبيني، بخل و طمع ورزي در كلام امام هادي عليه السلام

قالَ الإمامُ الهادي - عليه السلام - :

الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ،

وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داع إلَي الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ أذَمُّ الاْخْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجيَّةٌ سَيِّئَةٌ.

 

امام علي النقي حضرت هادي - عليه السلام - فرمود:

حسد موجب نابودي ارزش و ثواب حسنات مي گردد.

و تكبّر و خودخواهي جذب كننده دشمني و عداوت افراد مي باشد.

و عُجب و خودبيني مانع تحصيل علم خواهد بود و در نتيجه شخص را در پَستي و ناداني نگه مي دارد.

و بخيل بودن بدترين اخلاق است;

و طَمَع داشتن خصلتي ناپسند و زشت مي باشد.

 

 «بحارالأنوار، ج 69، ص 199، ح 27»

 

پی نوشت اول : ماه رجب همدیگر را بیشتر دعا کنیم .

پی نوشت دوم : جمعه پیش رو برای حضرت امام نقی علیه السلام اقامه عزا داریم، بشرط حیات.

پی نوشت سوم : فرصت نشد عرض کنم که امسال هم مثل سنوات قبل،

                       لحظه سال تحویل رو محضر شهداء بودیم، جاتون سبز ...

 

محترق الشهداء حمزه اسماعیلی

نیایش امام سجاد ع هنگامیکه روزی بر او تنگ میشد!

دعای بیست و نهم صحیفه سجادیه:
 
1. اللَّهُمَّ إِنَّكَ ابْتَلَیتَنَا فِی أَرْزَاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ، وَ فِی آجَالِنَا بِطُولِ الْأَمَلِ حَتَّى الْتَمَسْنَا أَرْزَاقَكَ مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقِینَ، وَ طَمِعْنَا بِآمَالِنَا فِی أَعْمَارِ الْمُعَمَّرِینَ.
 
2. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لَنَا یقِیناً صَادِقاً تَكْفِینَا بِهِ مِنْ مَئُونَةِ الطَّلَبِ، وَ أَلْهِمْنَا ثِقَةً خَالِصَةً تُعْفِینَا بِهَا مِنْ شِدَّةِ النَّصَبِ.
 
3. وَ اجْعَلْ مَا صَرَّحْتَ بِهِ مِنْ عِدَتِكَ فِی وَحْیكَ، وَ أَتْبَعْتَهُ مِنْ قَسَمِكَ فِی كِتَابِكَ، قَاطِعاً لِاهْتِمَامِنَا بِالرِّزْقِ الَّذِی تَكَفَّلْتَ بِهِ، وَ حَسْماً لِلِاشْتِغَالِ بِمَا ضَمِنْتَ الْكِفَایةَ لَهُ.
 
4. فَقُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ الْأَصْدَقُ، وَ أَقْسَمْتَ وَ قَسَمُكَ الْأَبَرُّ الْأَوْفَى «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ».
 
5. ثُمَّ قُلْتَ «قَوَ رَبِّ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُون».َ
 
ترجمه دعای بیست و نهم صحیفه سجادیه:
 
1. خدایا، تو مارا به بدگمانی در روزی‌هایمان، و به آرزوی دراز در مدت عمرمان، آزمودی، تا آن جا كه روزی‌های تو را از روزی خوارانت طلب كردیم، و به سبب آرزوهای دراز، در عمرِ پیرانِ كهنسال طمع ورزیدیم.
 
2. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را یقینی درست عطا فرما كه با آن از رنج طلب بیاساییم، و اطمینانی خالص به ما ببخش كه دشواری كارها را از ما بردارد.
 
3. آن وعده‌ای را كه در وحی بر پیامبرت آشكارا بیان داشته‌ای و در پی آن در كتاب خود بدان سوگند یاد كرده‌ای، سبب قرار ده تا دل مشغولی ما را به رزقی كه خود آن را بر عهده گرفته‌ای، و كاری كه سامان دادن آن را ضمانت كرده‌ای پایان دهد.
 
4. تو خود گفته‌ای، و گفته‌ی تو راست‌ترین گفتار است، و سوگند خورده‌ای، و سوگند تو راست‌ترین سوگند است، كه «روزی‌تان و آنچه به شما وعده داده می‌شود، در آسمان است.»
 
5. و آن گاه فرموده‌ای: «سوگند به پروردگار آسمان و زمین كه این سخن حق است، مثل آن سخن كه می‌گویید.»
 

منبع:باشگاه خبرنگاران

پی نوشت اول : سال نو همتون مبارک ، ان شاءالله زیر سایه حضرت امام زمان عج موفق و پایدار باشید.
 
پی نوشت : امسال هم مثل سالهای گذشته حضرات آل الله ع لایق دونستند و حقیر رو به همراه تعدادی از رفقای هیات دعوت کردند زیارت عتبات عالیات ...جا همتون خالی بود
شکر نعمت نعمتم افزون کند ...
 
 hamzehesmaili.ir
 

۱۹ توصیه شهید کاظم گماربرای فعالان فرهنگی

شهید کاظم گمار

 

... و اما سخنی با دوستانم، با یارانی که شفیق راهم، محرک حرکتم و همدم و انیس تنهائیم بودند; از اینکه به این اسوه‌های تقوی وصیت و یا تذکری بدهم شرمنده‌ام اما از آنجا که شایداجرای یکی از این سخنان سبب عاقبت به خیری آنها شود، توجه‌شان را به این مسائل جلب می‌کنم:

۱- دنبال تقوی باشید و عمرتان را در همین کلام تمام کنید.

۲- دعا برای دوستان اگر از ته قلب باشد بسیار، بسیار مؤثر است.

۳- سعی کنید همیشه با وضو باشید که وضو سبب نورانیت دل و صفای روح است.

۴- با مفاتیح دوست باشید که کلید زندان روح است. در حدیث آمده است که از مسلمانی به دور است، کسی که روزی کمتر از پنجاه آیه از قرآن کریم را تلاوت کند و صحیفه نور را به دیارفراموشی بسپارد. پس، صحیفه سجادیه و نهج‌البلاغه را دست کم نگیرید.

۵- کمتر چیزی جای روزه مستحبی را در امر اطاعت و خودسازی و تقوی می‌گیرد.

۶- در هنگام قضاوت جز ائمه معصومین هیچکس را معیار حق نگیرید چه معصومین خود حق‌اند که «وَالحَقُّ مَعَکُم فیکُم وَ مِنکُم وَ اِلَیکُم وَاَنتُم اَهلُهُ وَ مَعدِنُهُ»« جامعه کبیر».

۷- حتی‌الامکان آزاد از وابستگی‌های سیاسی باشید و البته در اوج اطلاعات کامل وحتی‌الامکان با زهد زندگی کنید و ساده باشید چه گاه یک عکس گرفتن ساده و یک تسبیح فریبنده، تعلق می‌سازد و آزادی از غیر می‌کند و در رابطه با این زهد سعی کنید عزت نفس داشته باشید و بخاطر چیزهای کوچک خود را نفروشید.

۸- اعتماد کامل به همه کس در جایی که کار می‌کنید نکنید که انسان جایزالخطاست.

۹- برای انقلاب بسوزید اما در فعالیت حل نشوید که درونتان فراموشتان شود و هرگاه خواست چنین شود از خدا یاری طلبید و اگر در شدت افتادید کنار بکشید.

۱۰- اخلاص، محبوبه‌ای بود که عمری بدنبالش بودم، بدانید بی اخلاص همه اعمالتان زیان و خسران است.

۱۱- یاد مرگ راتذکر دادم. عشق به مرگ و لقاءا… را محرک همه حرکت های خود کنید تا به عالیترین مراحل کمال برسید.

۱۲- از شوخی و خنده زیاد که متأسفانه بشدت رایج است، بپرهیزید و دروغ را چه شوخی و چه جدی حتی با نگاه عادی، ترک کنید و این موارد را مانند بردن نام خدا در آغاز هر کار و سرسفره به هم تذکر بدهید و یادآوری کنید.

۱۳- علیکم بالحب، بر شما باد دوست داشتن، دوستی با خدا و دوستداران خدا و اعمال مورد محبت خدا.

۱۴- اختلافات بین خود را حل کنید تا مبادا عقده‌های بزرگ غیرقابل علاجی شوند.

۱۵- از تعریف کردن و ستایش یکدیگر مگر در مواقع خیلی لازم بپرهیزید و فراموش نکنیداین کلام مولا امیر المؤمنین را که «رُبَّ مَفتُونٍ بِحُسنِ القَولِ فیهِ» « نهج البلاغه صبحی الصالح ص ۵۵۶ و بحار الانوار جلد ۷۳ ص ۲۹۵ » چه بسا افرادی که بخاطر تعریفهای دیگران فریفته شدند و از راه منحرف شدند.

۱۶- شنیدن پیامهای امام را از واجبات بدانید و لااقل در حد فیلمهای سینمایی به آن توجه کنید که امام محرک ما، زنجیر عشق و رشته ولایت ماست.

۱۷- از قبول مسؤولیت مگر در مواردی که واقعا یا از عهده برنمی‌آیید و یا شیطان فریبتان می‌دهد نهراسید.

۱۸- تفکر، تفکر، تفکر را فراموش نکنید.

۱۹- مبتکر باشید.

 

شهید کاظم گمار

منبع: باشگاه تشکیلات (جاد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان)
 
 
پی نوشت :
 
مراسم شبی با شهداء در معراج شهداء تهران
 
معراج شهداء تهران

نکات جالبی دربارۀعزت مالکیت ازمرحوم دولابی

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خداوند آدم را عزیز و مختار و بزرگ آفریده است. برای چه آدم پول بشود و روز و شب برای پول بدود، زن و بچه و همه چیز را فدای پول کند؟ چنین کسی آدم پول است و مملوک دنیا. اگر از دنیا یک قوطی کبریت داشته باشی، ببین مالک آن هستی یا مملوک آن. اگر مملوک مال دنیا هستی، همیشه به تو می‌گوید: مواظب من باش! مبادا بخوابی که دزد مرا می‌برد، و مرتب به تو حکم می‌کند. ولی اگر شما مالک شدی راحت می‌خوابی، به تو دستور نمی‌دهد. اگر هم کسی آن را ببرد بالاخره شما مالک آن هستی. اگر چند دست هم بگردد ملک شماست. اگر در این دنیا هم به شما نرسد در آن دنیا به شما خواهد رسید. «لا تعطیل لحکم الله»؛ حکم خدا هیچ‌گاه ضایع نمی‌شود. چیزی از ملک شما خارج نمی‌شود جز این که ببخشید یا بفروشید یا به ارث بگذارید.

قصه حضرت داوود را شنیده‌اید که در زمان آن حضرت، یک نفر از خدا درخواست رزق حلال کرد. هفت سال دعا کرد. یک روز دید گاوی در حیاط را شکست و وارد خانه شد. فوری دستور داد گاو را کشتند. چون حساب کرد دید در حیاطهای دیگر باز بود آن جا نرفت و این در را که بسته بود شکست و داخل شد. گفت: رزق حلالی که از خدا خواستم همین است.
صاحب گاو به دنبال گاو می‌گشت، تا رسید دید گاو او را سر بریده‌اند و مشغول پوست کندن آن هستند. گفت چرا با گاو من این چنین کردی؟ آن مرد هم صاف گفت: هفت سال است از خدا رزق حلال طلب می کردم، امروز به من مرحمت کرد، من هم سربریدم.
صاحب گاو به حضرت داوود شکایت کرد. حضرت داوود به صاحب گاو گفت: شما از گاو صرف نظر کن! او حاضر نشد. فردا آمد. حضرت داوود گفت: از گاو صرف نظر کن و نصف دارایی خودت را هم به او بده. داد و فریاد کرد که این چه حکمی است. روز دیگر آمد. حضرت داوود فرمود: همه مالت را به او بده و خودت و زن و فرزندت هم غلام او هستید.
گفتند: باید ثابت شود. آمدند به قبرستان. به فرمان حضرت داوود پدر آن مرد که گاو را کشته بود زنده شد. از قبر بیرون آمد، سلام کرد و گفت: این مرد غلام من بود که در یک مسافرت در میان راه مرا کشت و اموال مرا ضبط کرد. بنابراین خودش و زن بچه‌اش و اموالش مال من است.
البته این حکم داوودی است که حضرت ولی عصر(عج) هم به حکم داوودی حکم می‌کند. این را می‌خواستم بگویم که مالکیت ضایع نمی شود.
خلاصه انسان نباید مملوک لباس خودش باشد و همین طور دست به سینه او باشد که مبادا خاکی یا گلی شود و نگران لباس خودش باشد. این چنین کسی لباس بر تن نکرده است، بلکه به تن لباس رفته است. مرتب فرمان می‌دهد که درست بنشین گچی نشوم، اتوی من خراب نشود.
لباس از باب مثال است. مقصود این است که هر چه خداوند در این دنیا به انسان داده است مال خود اوست، ملک اوست. شما مملوک آن نیستی. او مالک شما نیست، بلکه ملک شماست. این را خوب در نظر بگیرید و در آن دقت داشته باشید. مالکیت عزت می‌آورد؛ یعنی آدم ذلیل نمی‌شود.
اگر کسی عبد و مملوک دنیا باشد، وقتی مالک از بین برود او هم از بین خواهد رفت. ولی اگر مالک دنیا باشد هر پیشامدی هم بشود تکان نمی خورد؛ چون صاحب اختیار است، خاطرش جمع است که مال هر جا برود او مالک است. اگر انسان مالک دنیا باشد عزتش محفوظ است و گرنه اگر تمام روی زمین مال او باشد، وقتی مملوک دنیا شد قیمتی ندارد. مملوک دنیا بودن، مملوک مال و زن و آبرو و امر معاش و نان و لباس بودن، با عزت‌طلبی سازگار نیست.
روشن است که وقتی برای رفع احتیاج کار می‌کنی تا دستت را پیش دیگران دراز نکنی، این عزت است. بنده دنیا نیستی، بلکه فرمان خدا را برده‌ای. اگر انسان گدایی کند بهتر از این است که مملوک دنیا باشد.
کسی که مالک باشد می‌تواند ببخشد، می‌تواند بفروشد، ولی مملوک دنیا اگر پیشامدی برای مال بشود دق می‌کند. ان شاء الله با فهم و ادراک، مالک خودمان، مالک دنیا، مالک لباس و پول خود باشیم. خداوند انسان را این گونه آفریده است. خدا می خواهد انسان مملوک نشود. مملوک دنیا نشوید که عزت خود را به باد می‌دهید، دنیا و آخرت خود را به باد می‌دهید.
جوان هستید، از همین الان آزاد باشید. هر چه در می‌آوری تا غروب خرج کن. مملوک دنیا نشوید. پول باشد یا لباس یا هر چیز دیگر. اگر مملوک شدی مرتب به شما وحی می‌کند، فرمان می‌دهد. دیگر نمی‌گذارد فرمان خدا و ائمه(علیهم‌السلام) را ببری و از همین جا راه خدا را عوض می کند.
خداوند شما را مملوک دنیا و اهل دنیا نیافریده است. اگر می خواهی مملوک شوی مملوک خدا بشو و مالک بر هر چیز. در این صورت عزت و شئون انسانی شما حفظ می‌شود. خودت را نفروش!

 

پی نوشت اول :

کتاب طوبای محبت – ص 31
مجالس حاج محمداسماعیل دولابی

منبع:تسنیم

 

پی نوشت دوم :


مراسم شهيد والا مقام بيژن حافظي برادر هم هيأتي عزيزمان آقاي بهزاد حافظي به شرح ذيل مي باشد :

شب وداع : دوشنبه ١٤ دي از نماز مغرب و عشاء حرم حضرت امام زاده ابراهيم (ع) آمل

تشييع : سه شنبه ١٥ دي ساعت ٩ صبح از حسينيه سپاه به سمت گلزار شهداي آمل

مجلس بزرگداشت شهيد : جمعه ١٨ دي ساعت ١٩ بلوار طبرسي امين دوازدهم حسينيه لاله هاي زهرائي (س)



#ياحسين #يازينب #ياعباس #يارقيه #يامهدي
#زيارت_عاشورا #كربلا #جلسه_هفتگي
#پنج_شهيد_گمنام #شهيد_سلطاني
#روضه #اشك #گريه #سينه_زني
#حاج_صادق_غريب
#حاج_حمزه_اسماعيلي
#حسينيه_لاله_هاي_زهرائي
#هيأت_روضةالشهداء_آمل
#مازندران #آمل

@rozatoshohada_amol

 

 

شهید حافظی

احراز شهید گمنام آملی - شهید بیژن حافظی

 

شهید بیژن حافظی

خانواده شهید بیژن حافظی بر مزار شهید شان

 

رئیس اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران آمل با اشاره به احراز هویت شهید بیژن حافظی یکی از شهدای گمنام آملی، گفت: پیکر این شهید در آینده از تهران به آمل منتقل شده و در این شهرستان تشییع و خاک‌سپاری می‌شود.

احمد سیفیان‌عمران عصر امروز در جمع خبرنگاران، اظهار کرد: هویت یکی از شهدای گمنام این شهرستان به تازگی مشخص شده و در آینده پیکر مطهرشان از تهران به آمل منتقل می‌شود.

وی افزود: شهید بیژن حافظی سرباز وظیفه از لشکر 30 ارتش جمهوری اسلامی ایران در گرگان بود که در تاریخ سوم آبان سال 1359 بین آبادان و ماه‌شهر توسط نیروهای بعثی به اسارت رفت.

رئیس اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران آمل با تاکید بر اینکه در سال 1360 از سوی مسئولان کشور عراق اعلام شده بود که این شهید به همراه 10 اسیر دیگر ایرانی از بند اسارت آزاد شدند، تصریح کرد: از این جمع آزاد شده در خاک عراق تنها یک نفر خود را به داخل مرزهای کشور ایران رساند و بقیه اسرا نیز به عنوان افراد مفقودالاثر معرفی شدند هر چند این مهم نیز به خانواده شهید اعلام شد.

این مسئول متذکر شد: تلاش‌های زیادی تا سال 1382 برای یافتن پیکر این شهید انجام شده تا اینکه قطع امید شدن از کسب خبر شهادت شهید حافظی اعلام شهادت‌اش اعلام شد.

سیفیان‌عمران با اشاره به اینکه در تفحص انجام شده طی سال 1390 در محل شهادت شهید حافظی بین دو شهر آبادان و ماه‌شهر بخشی از پیکر شهید به همراه تعدادی از شهدای دیگر یافت شده و به عنوان شهید گمنام در بهشت زهرا تهران تشییع و خاک‌سپاری شد، گفت: خانواده منتظر شهید حافظی نیز با بسیاری از ناملایمت‌ها و دل‌نگرانی‌هایی از سوی برخی افراد در این مدت روبه‌رو بود.

وی خاطرنشان کرد: پس از انجام آزمایشات مختلف DNA در تهران و با توجه به دریافت آزمایش DNA از خانواده شهدای مفقودالجسد نتایج به دست آمده پس از تطبیق لازم در داخل و خارج کشور حاصل شد تا هویت شهید بیژن حافظی اعلام شود.

رئیس اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران آمل با اعلام اینکه شهید حافظی هم‌اکنون در قطعه 50، ردیف 86 و شماره 30 بهشت زهرا تهران دفن هستند، تصریح کرد: خانواده شهید پس از پذیرفتن نتایج حاصل از آزمایش‌های DNA متقاضی جابجایی پیکر شهید از تهران به گلزار شهدای امامزاده ابراهیم (ع) آمل هستند که این مهم از سوی نمایندگی ولی‌فقیه ارتش جمهوری اسلامی برای کسب مجوزهای شرعی انجام شد.

این مسئول بیان کرد: پس از اعلام خانواده شهید، این شهید تازه اعلام هویت شده از مداحان اهل‌بیت (ع) در بند اسارت بود که در آینده نزدیک پیکرش از پایتخت کشور به آمل منتقل، تشییع و خاک‌سپاری می‌شود.

سیفیان‌عمران گفت: دو ماه گذشته نتایج حاصل از آزمایش DNA و شناسایی شهید اعلام شده و این مهم 20 روز گذشته به خانواده شهید اعلام شد.

شهیدبیژن حافظی یرادر دوست و هم هیاتی عزیزمان آقای بهزاد حافظی می باشد.

بهزاد جان چشمت روشن

روحش شاد

کلام امام حسن مجتبی (علیه السلام ) پیرامون صلح با معاویه علیه الهاویه

در علل الشرايع شيخ صدوق (ره) به اسنادش از ابي‏سعد عقيص نقل است که گفت:

به امام حسن بن علي (ع) گفتم اي پسر رسول خدا (ص) براي چه با معاويه آشتي کردي و صلح او را پذيرفتي در حالي که ميداني حق با توست نه با معاويه و بدرستيکه معاويه گمراه و طغيانگر است. حضرت فرمود: اي اباسعيد آيا من حجت خداوند متعال که او را بر خلقش يادآور شده و امام مردم بعد از پدرم نيستم؟ گفتم: بله، يابن رسول الله، فرمود: آيا من کسي نيستم که رسول خدا (ص) در شأن من و برادرم فرمود حسن و حسين (ع) امام و پيشواي امت من هستند، چه قيام کنند و چه صلح؟ گفتم: درست است يابن رسول الله، فرمود: پس من امام هستم اگر قيام کنم يا صلح کنم، اي اباسعيد علت مصالحه من با معاويه همان علتي بود که رسول خدا (ص) بواسطه آن با قبايل ضمرة و بني اشجع و اهل مکه در هنگام بازگشت از محل حديبيه مصالحه نمود، آنها طبق نص قرآن کريم کافر بودند و معاويه و اصحابش طبق تأويل و تفسير آيات قرآن کريم کافر هستند، اي اباسعيد حال که من از سوي خود امام و پيشواي شما هستم که خداوند معرفي نموده جايز نيست مرا به ناداني متهم کنيد، چه آنکه يا جنگ نمايم و حکمت کار من (که به نظر شما ناشايست مي‏آيد) همانند حکمت کار خضر (ع) مي‏باشد، آيا نمي‏داني خضر (ع) وقتي که کشتي را سوراخ کرد و آن بچه را کشت و ديوار خراب را برپا کرد و ساخت موسي (ع) که با او بود از اين افعال او عصباني شد و به خاطر شبهه‏اي که برايش پيش آمد و ندانستن حکمت افعال خضر (ع)، تا اينکه به او از اصل جريان خبر داد و موسي (ع) حقيقت امر را دريافت و راضي شد. همينطور خشم و ناراحتي شما به من به خاطر جهل و ناداني شما به حکمت عمل من است. اگر من با معاويه صلح نمي‏نمودم روي زمين احدي از شيعيان ما باقي نمي‏ماند مگر اينکه به قتل مي‏رسيد.

 

پایگاه اطلاع رسانی امام حسن (ع)

 

برنامه جلسات روضه در ايام پاياني ماه صفر

چهارشنبه ١٨ آذر ساعت ٢٠/٤٥
روستاي اجبار كلا
هيئت عاشقان حضرت ابالفضل (ع)

==============
پنجشنبه ١٩ آذر ساعت ٢١
خ امام رضا(ع) مسجد صاحب الزمان(عج)
هيئت كريم اهل بيت


==============
زيارت عاشوراء (جلسه هفتگي)
جوار پنج شهيد گمنام

سخنران:حجةالاسلام صادق غريب
مداح:حاج حمزه اسماعيلي

جمعه ساعت:١٩ الي ٢١
بلوار سردار شهيد طبرسي امين دوازدهم

بقعه علامه ميرحيدرآملي
حسينيه لاله هاي زهرائي (س)

هيأت روضة الشهداء

==============
جمعه ٢٠ آذر ساعت ٢٠/٤٥
روستاي اجبار كلا
هيئت عاشقان حضرت ابالفضل (ع)

نوحوا علی المحروم من ماء الفرات

محرم 94

 

شهید حاج روح الله سلطانی

 

آه روح الله جان
دلتنگ خنده های سراسر شوق توام
برادر دلتنگ گریه های آرامت در روضه ها هستم
آنگاه که بین گریه ها زیر چشمی نگاهم میکردی
عزیزم نگاهی به من کن
دستی به دلم بکش
رفیقم باورم نمیشود در کنارمان نیستی
کمکمان کن
کمک
کمک
کمک
صدای حمزه ات را میشنوی
یار علی اکبری من
راستی هرشب برایت روضه ی علی اکبر ع میخوانم
فقط به عشق و شوق اشکهای تو
.
.
.
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند ....

محترق الشهداء
حمزه اسماعیلی

مراسم ماه مبارک رمضان 94

 

هیات و کانون روضه الشهداء

 

 

حاج روح الله سلطانی آسمانی شد...

برادر عزیزم حاج روح الله سلطانی با پر و بال خونین ارباب را ملاقات کرد ...

 

شهید روح الله سلطانی

 

شهید روح الله سلطانی

 

غربت رسول مهربانی ها



السلام علیکم یا اهل بیت النبوه (علیهم السلام)

در مطلع کلام از قاطبه عزادران حسینی (علیه السلام) که در مراسم اربعین که مصادف با

افتتاح حسینیه لاله های زهرائی (سلام الله علیها ) در جوار

بقعه علامه میرحیدر آملی و جوار پنج شهید گمنام  بوده شرکت نمودند ، قدردانی کرده ،

از همه مدیران، معاونین ، روسای ادارات ، مجموعه های فرهنگی و هیئات استانی و شهری

خصوصا استاندار محترم جناب مهندس طاهائی ،فرماندار بسیجی شهرمان حاج یدالله اکبرزاده

شهردار عزیز مهندس امیر سلیمانی همه ادارات و نهادها وکسانی که برای برپایی

این حسینیه قدمی برداشتند تشکر کنم .

از حمایتهای بی دریغ و خالصانه علمدار خاکریزهای عشق و شهادت

سردار بزرگوار علیجان میرشکار خاضعانه سپاسگذارم.

تشکر ویژه دارم ار اصحاب رسانه

سایتهای خبری و تحلیلی از جمله مهر،فارس،هرازنیوز،کمال نیوز، سفیر هراز و...

نشریات و روزنامه هایی که در طول ساخت این بنا ما را از محبت خود بی نصیب نگذاشتند .

-----

السلام علیک یا ابا الزهراء یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)

بابی انت و امی و نفسی و مالی ...

و اما بعد ؛ پس از کمی قدم زدن در شهر آمل و ایضا تهران ،

متاسفانه بعضی از این هیئتها و حسینیه ها و مساجد و در مجموع از هم صنفان عزیز

در بنرهای تبلیغاتیشان بابت عزاداری چند شب آخر ماه صفر

نامی از حضرت ختمی مرتبت نبرده اند !!!!!؟؟؟؟؟

و این جای بسی تفکر و تامل و اگر دوستان ناراحت نشوند تاسف دارد...

هرچند غربت امام مجتبی (علیه السلام) همیشگی و غربت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

بخاطر دوری از وطن زبانزد است اما گدائی از پدرمان

حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)

ومدح و ناله و گریستن بر جنابشان صفای وافری دارد .

"امسال برای پدر امت بیشتر اشک بریزیم"


التماس دعای فرج

خادم هیات روضه الشهداء آمل

محترق الشهداء - حمزه اسماعیلی


چهل حديث اخلاقى از پيامبر گرامى اسلام در ادامه مطلب

ادامه نوشته

زیارت اربعین نشانه مومن/سخنان مقام معظم رهبری در باب هدف اربعین

يكي از نشانه هاي مومن، زيارت امام حسينعليه السلام در روز اربعين است.                                           از حضرت امام حسن عسگريعليه السلام روايت شده است كه «علامتهاي مؤمن پنج چيز است، پنجاه و يك ركعت نماز فريضه و نافله در شبانه روز، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست كردن، پيشاني برخاك نهادن درسجده و بسم الله را بلندگفتن» بنابراين يكي از وظايف شيعيان را اهتمام به زيارت اربعين برشمرده اند.


سخنان مقام معظم رهبری در باب هدف اربعین
«فقط یک جمله در باب اربعین عرض کنم؛ آمدن اهل‌بیت حسین‌بن علی(ع) به سرزمین کربلا، که اصل این آمدن مورد قبول هست، اما سال اول یا دوم بودن آن معلوم نیست، فقط برای این نبود که دلی خالی کنند یا تجدید عهدی بکنند؛ آنچنان که گاهی بر زبان‌ها جاری می‌شود.

مسأله از این بسیار بالاتر بود، نمی‌شود کارهای شخصیتی مثل امام سجاد(ع) یا مثل زینب کبری(س) را بر همین مسائل عادی رایج ظاهری حمل کرد، باید در کارها و تصمیمات شخصیت‌هایی به این عظمت در جست‌وجوی رازهای بزرگتر بود.

مسأله آمدن بر سر مزار سیدالشّهدا(ع)، در حقیقت امتداد حرکت عاشورا بود، با این کار خواستند به پیروان حسین‌بن علی(ع) و دوستان خاندان پیغمبر و مسلمانانی که تحت تأثیر این حادثه قرار گرفته بودند تفهیم کنند، این حادثه تمام نشد؛ مسأله با کشته شدن، دفن کردن و اسارت گرفتن و بعد رها کردن اسیران خاتمه پیدا نکرد؛ مسأله ادامه دارد.

به شیعیان یاد دادند اینجا محل اجتماع شماست؛ اینجا میعاد بزرگی است که با جمع شدن در این میعاد، هدف جامعه شیعی و هدف بزرگ اسلامی جامعه مسلمین را باید به یاد هم بیاورید، تشکیل نظام اسلامی و تلاش در راه آن حتی در حد شهادت، آن هم با آن وضع! این چیزی است که باید از یاد مسلمانان نمی‌رفت و خاطره آن برای همیشه زنده می‌ماند، آمدن خاندان پیغمبر، امام سجاد(ع) و زینب کبری(س) به کربلا در اربعین به این مقصود بود».

*پی‌نوشت:

-خطبه‌های نمازجمعه تهران، ۲۴/۷/۱۳۶۶، به نقل از کتاب «آفتاب در مصاف»، انشارات مؤسسه انقلاب اسلامی-دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای، صفحه ۲۳۶


كيفيّت زيارت حضرت امام حسين عليه السلام در اين روز زيارتيست كه شيخ در تهذيب و مصباح روايت كرده از صفوان جمّال كه گفت فرمود به من مولايم حضرت صادق عليه السلام در زيارت اربعين كه زيارت مى كنى در هنگامى كه روز بلند شده باشد و مى گوئى :(در ادامه مطلب ملاحظه بفرمائید)
ادامه نوشته

سفارش علامه امينى به زيارت عاشورا


فرزند آيت اللّه علامه امينى آقاى دكتر محمد هادى امينى مى نويسد: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم آيت اللّه العظمى علامه امينى نجفى پدر بزرگوارم مؤ لف كتاب الغدير يعنى سال 1394 هجرى قمرى شب جمعه اى
قبل از اذان فجر وى را در خواب ديدم او را شاد و خرسند يافتم جلو رفته و پس از سلام و دست بوسى عرض كردم : پدر جان ! در آنجا چه عملى باعث سعادت و نجات شما گرديد؟ گفتند: چه مى گويى ؟ مجدّداً عرض كردم : آقا جان ! در آنجا كه اقامت داريد كدام عمل موجب نجات شما شد كتاب الغدير يا ساير تأ ليفات يا تأ سيس و بنياد كتابخانه اميرالمؤ منين عليه السلام ؟
پاسخ دادند: نمى دانم چه مى گويى قدرى واضح تر و روشن تر بگو. گفتم : آقا جان ! شما اكنون از ميان ما رخت بر بسته ايد و به جهان ديگر منتقل شده ايد در آنجا كه هستيد كدامين عمل باعث نجات شما گرديد از ميان صدها خدمات و كارهاى بزرگ علمى و دينى و مذهبى ؟
مرحوم علامه امينى درنگ و تأ ملى نمودند سپس فرمودند: فقط زيارت ابا عبداللّه الحسين عليه السلام .
عرض كردم شما مى دانيد اكنون روابط بين ايران و عراق تيره و تار است و راه كربلا بسته ، چه كنم ؟
فرمود: در مجالس و محافلى كه جهت عزادارى امام حسين عليه السلام بر پا مى شود شركت كن ثواب زيارت امام حسين عليه السلام را به تو مى دهند.
سپس فرمودند: پسر جان ! در گذشته بارها تو را ياد آور ساختم و اكنون به تو توصيه مى كنم كه زيارت عاشورا را هيچ وقت و به هيچ عنوان ترك و فراموش مكن مرتباً زيارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظيفه بدان ؛ اين زيارت داراى آثار و بركات و فوايد بسيارى است كه موجب نجات و سعادت در دنيا و آخرت تو مى باشد و اميد دعا دارم فرزندم .
فرزند مرحوم آيت اللّه امينى مى نويسد: علامه امينى با كثرت مشاغل و تأ ليف و مطالعه و تنظيم و رسيدگى به ساختمان كتابخانه اميرالمؤ منين عليه السلام در نجف اشرف مواظبت كامل به خواندن زيارات عاشورا داشته و سفارش به زيارت عاشورا مى نمودند و بدين جهت من خودم نيز حدود 30 سال است مداوم به زيارت عاشورا مى باشم .