هفته دفاع مقدس

 

سردار غریب محمد اسماعیلی (رضوان الله تعالی علیه )

سردار محمد اسماعیلی

 دست نوشته سردار که در سال 64 در دفترچه کوچک جیبی اش نگاشته است :

 سردار محمد اسماعیلی

 

خدایا گناهان من در مقابل تو زیاد است و عبادتهای من هم آنقدر ارزش ندارد که بوسیله آنها با نعمتهای تو مقابله کنم . پس من امیدوارم که گناهان مرا در دریای کرمت غرق کنی ، همانطوری که وجود مرا در اعماق نعمتهای خود غرق کرده ای .       آمین

خدایا گناهانم آنقدر زیاد است که فقط با ریخته شدن خونم در راه تو می توانم جوابگوی برزخ باشم .

اگر اسلام و انقلاب اسلامی بوسیله خون من پایدار می شود پس ای دشمنان اسلام و انقلاب حاضرم خونم هزاران بارئر این راه ریخته شود .

سردار محمد اسماعیلی

   

سردار محمد اسماعیلی

 

پیامی در موقع دفن

1- در موقع دفن چشمهای مرا باز بگذارید که تا منافقین و کوردلان بدانند که من با چشم باز از اسلام و امامم دفاع کردم .

2- دستهایم را باز بگذارید تادوستان بدانند من چیزی از قبال ماال و زن و فرزند همراه ندارم .

3- با لباس مرا دفن کنید تا ضد انقلاب بداند که آموزگارم حسین (ع) بود .

4- از دوستان نزدیکم می خواهم که همیشه شمعی بر روی مزارم روشن کنید تا بر گناهانم گریه کند .

5- خدایا می دانم در این مدت کوتاه زندگی نمی توانم جوابگوی نعمتهای تو باشم . پس ای خدای بزرگ جانم را در راهت بگیر تا شاید مقدار کمی قدر دانی کرده باشم .

   

پیامبر خوبی ها

 

به ساحت مقدس حضرت ختمی مرتبت ، مرد آسمانی ، پیامبر خوبی ها

 

اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله و غیبه ولینا و کثره عدونا و قله عددنا

و شده الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا فصل علی محمد و آله و ...

 

انگار دنیا به سرمان آوار شد ؛ دلمان شکست وقتی به ساحت مقدست اهانت شد ...

به یاد تاریخ غم بارشما افتادم ! از همان اولی که دندانتان شکست !

از همان زمانی که برای تبلیغ دین خدا می رفتید و خاکروبه سرتان می ریختند !

از همان زمانی که خدیجه (سلام الله علیها) بود و مرهم به زخمهایتان می گذاشت !

از آن موقعی که خونین و مالین به خانه می رسیدید و مادرتان ! دخترتان !

آری فاطمه (سلام الله علیها) را می گویم ؛

با دستهای کوچکش صورتتان را پاک می کرد !

از همان روزهای نخست

که شما و یاران قلیلتان را به سخره گرفتند و آزار و اذیتشان کردند !

به یاد بلال افتادم که سنگ داغ به سیته اش می گذاشتند... به یاد یاسر ... به یاد سمیه ...

و به یاد پسر عموی عزیزت  حضرت ابو تراب ، علی (علیه السلام)

اصلا شما خانواده کی رنگ خوشی دیده اید؟! مدام جسارت ! دائما اهانت !

دلم گرفت زمانی که به شما که خاتم رسولانید ...

به شما که پیامبر خوبی ها هستید اینگونه روا می دارند...

آنقدر خوبید که فرمودید صحرای محشر ، همان زمانی که هرکس به فکر خودش است ،

همان روزی که همه فریاد وانفسا سر می دهند ، نه مادر فرزند می شناسد و نه فرزند پدر را

فقط شمائید که فریاد وا امتا سر می دهید !

چه کنیم که معرفتمان نسبت به شما و اهل بیتتان کم است ...

راستی توفیق درک حضور را هم خودتان به در راه ماندگان امتتان عنایت بفرمائید .

اللهم العن الجبت و الطاغوت

 

محترق الشهداء – حمزه اسماعیلی

 

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام )

 

السلام علیک یا شیخ الائمه ؛ حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام )

یا شیخ الائمه (علیه السلام)

 

یک چشم به هم زدن (سیره مناجاتی)

عبدالله بن یعفور می گوید :

 شنیدم حضرت صادق (علیه السلام ) در حالی که دست به سوی عالم بالا برداشته بود می گفت :

" رب لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا لا اقل من ذلک و لا اکثر "

" پروردگارا ! مرا یک لحظه نه کمتر از آن و نه بیشتر به خود وا مگذار "

پس به سرعت اشک از اطراف محاسنش جاری شد ، سپس رو به من کرده ،

فرمود : ای پسر یعفور ! خدا یونس بن متی را کمتر از یک لحظه به خود واگذاشت ،

پس آن پیامد سخت را به وجود آورد .

عرض کردم : کارش به ناسپاسی نسبت به خدا هم رسید ؟

فرمود : نه ، ولی مردن در چنین حالتی هلاکت است . (1)

-----

ترس از خدا (سیره مناجاتی)

مالک بن انس می گوید : یک سال همراه آن حضرت به سفر حج رفتم ،

وقتی که شتر حضرت ، هنگام احرام ایستاد ، آنچنان امام حالت معنوی پیدا کرد که وقتی

خواست لبیک بگوید با صدای بریده می گفت و آنچنان حالش منقلب شد که نزدیک بود

 از پشت مرکب به زمین بیفتد .

عرض کردم : ای پسر رسول خدا ! بگو لبیک که لازم است بگویی .

در پاسخ فرمود :

ای پسر عامر ! از آن ترس دارم که خدای متعال در پاسخ من بگوید ،

 لا لبیک و لا سعیدک ، تو را نمی پذیرم و تو در درگاه ما راه نداری . (2)

-----

پنج خصلت سبب آزادی اسیر

در حدیثی بسیار مهم از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است :

گروهی اسیر نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) آوردند ، حضرت فرمان قتل همه را صادر کرد

جز یک نفر ، آن شخص تعجب کرد و عرضه داشت : چرا فرمان آزادی مرا صادر نمودید ؟!

حضرت فرمود : امین وحی (جبرئیل )

به من خبر داد که تو دارای پنج خصلت هستی که خدا آنها را دوست دارد :

یک – الغیره الشدیده علی حرمک ؛ غیرت سخت بر محارمت

دو – والسخاء ؛ و سخاوتمندی

سه – و حسن الخلق ؛ و خوش اخلاقی

چهار – و صدق اللسان ؛ و راستی در گفتار

پنج – والشجاعه ؛ و شجاعت

پس از این واقعه عجیب ، آن شخص مسلمان شد

 و در جنگی در رکاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) به شرف شهادت نائل آمد . (3)

-----

آثار گریه خائفانه

قال الصادق (علیه السلام ) :

کل عین باکیه یوم القیامه الا ثلاث اعین " عین غضت عن محارم الله و عین سهرت فی طاعه الله

و عین بکت فی جوف اللیل من خشیه الله ."

حضرت امام صادق (علیه السلام ) فرمودند :

همه چشمها در روز قیامت می گرید مگر سه چشم :

یک - چشمی که از محرمات خدا پوشیده باشد ؛

دو – و چشمی که در اطاعت خداوند شب زنده دار باشد ؛

سه – و چشمی که در دل شب از ترس خدای تعالی گریه نماید . (4)

-----

مومن از چهار بلا آسوده نشود

حضرت امام صادق (علیه السلام ) فرمودند :  مومن از چهار بلا آسوده نشود :

یک – همسایه موذی

دو – شیطان گمراه کننده

سه – منافق عیب جو

چهار – مومن حسود

ای سماعه ،

این بلای اخیر از همه بدتر است چون سخنی که درباره او میگوید مردم می پذیرند! (5)

-----

(1)   نگاهی بر زندگی امام صادق (علیه السلام ) ، ص 131 به نقل از اصول کافی ، ج 2 ، ص 581 .

(2)   همان ، ص 132 به نقل از انوار البهیه ص 243 .

(3)   شرح دعای کمیل ، ص 471 ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 155 ، بحار ج 68 ، ص 374 ، ح 25 .

(4)   رساله لقاءالله ، ص 152 .

(5)   کشکول ، جلد دوم ، ص 171

 

اقتضای طبیعت ...

 

فردی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا میزند

اهل دلی به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند

با این وجود آن اهل دل هنوز تلاش میکرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد

 اما عقرب دوباره سعی کرد او را نیش بزند

مردی در آن نزدیکی به او گفت : چرا از نجات عقربی که مدام نیش میزند دست نمیکشی ؟

   :اهل دل گفت

 عقرب به اقتضای طبیعتش نیش میزند. طبیعت عقرب نیش زدن است

و طبیعت من عشق ورزیدن

چرا باید از طبیعت خود که عشق ورزیدن است فقط به علت این که طبیعت عقرب نیش زدن

است دست بکشم!؟ 

...هیچگاه از عشق ورزیدن دست نکش همیشه خوب باش حتی اگر اطرافیانت نیشت بزنند

 

حضرت آیت الله بهاءالدینی (رضوان الله تعالی علیه)

 

آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند              آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند

حضرت آیت الله بهاءالدینی (روحی فداه)

ویژگی های اخلاقی

اولیاء الهی شبیه ترین مردم، در اخلاق، به رسول الله (صل الله علیه و اله ) هستند.
نیکوترین مردم در جمیع اخلاقیات و رفتار بودند و هستند، اصلاً رسول الله هم به فرموده خودشان « برای به اوج رسانیدن مکارم اخلاق » مبعوث شده اند . اگر چه دستان کوتاه ما به دامان بلند ایشان نمی رسد، اما با نگاهی به ویژگی های اخلاقی اولیاء الله، می توان شمیم رفتار ایشان را استشمام نمود .
حضرت آیت الله بهاءالدینی هم که از اوتاد اولیاء الهی بودند، این رایحه ی خوش محمّدی را در تمامی جوانب زندگی، جاری و ساری نموده بودند . ایشان بسیار مهربان و دوست داشتنی بودند، کاملاً متواضع بودند و اگر از ایشان تعریف می کردند، می فرمودند :« این حرفها هیچ تأثیری در حال ما ندارد، ما همان که بودیم هستیم .» 
زندگی کاملاً ساده و بی آلایش ایشان همواره گواه بر عدم دنیا دوستی ایشان بود . به دور از هر گونه افزون طلبی، در « محقّر خانه ای که دهها سال شاهد غنای معنوی صاحبش بود » زندگی می کردند .
ساده و بی تکلف بودند، اکثراً هر جا نشسته بودند برای استراحت همانجا دراز می کشیدند.
امامه را زیر سر می گذاشتند و عبا را بر سر می کشیدند . می فرمودند :« فرقی نمی کند روی زمین بنشینیم یا روی فرش، خانه کوچک باشد یا بزرگ .» هیچ اثری از انانیّت و خود پرستی در وی نبود، همه را دوست می داشت . یک مرتبه شام مطلوبی برایشان آوردند، فرمودند :« ببرید برای آن کارگری که در اتاق انتهای حیاط می خوابد و صبحها به بنّا کمک می کند، » عرض شد : او شام خورده است . خیلی جدی تر فرمود ند :« بدهید به ایشان، ما از لذت دیگران بیش از خود لذت می بریم !» . برای ایشان کوچک وبزرگ مطرح نبود، به همه در نهایت کمال احترام می گذاشت . به حقوق مردم کاملاً حساس بودند، روزی با ماشین فرزندشان جایی می رفتند، چرخ عقب ماشین به زمین کسی داخل شد، فرمودند :« ببینید صاحب زمین کیه، حتماً از او حلالیت بگیرید !» همواره حالت حضور در محضر ذات پاک خداوند را دارا بودند، به قول یکی از شاگردانشان :« ایشان وقتی در مورد شلغم هم صحبت می کند، حالت حضورش رفع نمی گردد !» 
بسیار منظم بودند و کارهایشان را سر وقت انجام می دادند، همه را با هر رفتاری می پذیرفتند و می فرمودند :« با مدارا می توان در همه تغییر ایجاد نمود.» و...

 

نصایح ، فرمایشات ، نظرات


اگر در این جمعیت سه نفر حرف گوش کنند و عمل کنند ما را بس است، به جای این دست بوسیدن ها از بزرگان، بروید خلاف امر خدا را انجام ندهید.
عرفان عملی، نظر الهی می خواهد . هر چند هم بدانی، ولی تا نظر الهی نباشد نمی شود .
در تمام عمر یک قدم هم برای مقام و موقعیت خود بر نداشتم !
بایستی از دنیا استفاده کرد ولی نه آنکه در آن فرو رفت، مردان الهی دنیا را در خدمت دین می گیرند و افراد مادی گرا، دین را در خدمت دنیا .
این که خداوند درباره پیامبر فرمودند: « اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عظیم » برای این بود که ایشان می دانستند که یک سری از آنهایی که می آیند، آدم نیستند! ولی طردشان نمی کردند . تمام نارحتی های عمر شما به اندازه یک ساعت پیامبر نیست! عقل کُلّ را می گفتند مجنون است! به حرف همه گوش می دادند، یک سری از اعراب می آمدند، لَم می دادند و می گفتند برای ما حدیث بگو ! پیامبر تمام اینها را با روی باز می پذیرفت . ما هم باید سعی کنیم شبیه ایشان گردیم.
تمامی مسیر ها در برابر اهل بیت (علیهم السلام ) نردبان شکسته اند، اهل بیت انسان را به جایی می رسانند که تمامی مسیر های دیگر را زیر پایت می بینی، محبت اهل بیت میان بُر است .
با خدا باشید، ذاکر خداوند باشید و او را بسیار یاد کنید، ذکر بگویید و از ذکر شونده غافل نباشید !

منابع : سیری در آفاق : حجت الاسلام حسین حیدری کاشانی

 

چند کلامی از حضرت آیت الله حق شناس (رضوان الله تعالی علیه)

 

حضرت آیت الله حق شناس روحی فداه

 

خواسته‌ دل را باید با توکل بر خدا کنار بگذاری

بسم الله الرحمن الرحيم

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم


بعثت انبیاء برای شناساندن گنج درون

در این بدن كه تو داري دلي نهفته خداي              كه گنج خانه‌ی عشق است و عرش رحماني

«قلب المؤمن عرش الرحمان». 

انبيا آمده‌اند تا به ما بفهمانند که در درون ما گنج‌هايي نهفته است

و باید قدر خودمان را بدانیم.

ترک هوی است کشتی دریای معرفت

کشتي اين اقيانوس، ترك هوي و هوس است، داداش‌جون!

ترك هوي است كشتي درياي معرفت

اگر بخواهي كشتي را در این اقیانوس بياندازي؛

خواسته‌ دل را باید با توکل بر خدا کنار بگذاری.

 اگر بخواهی در این اقیانوس غواصی کنی و گوهرهای خودت را استخراج کنی؛

باید به احکام و واجبات اسلامی عمل کنی، تا خدا یاری‌ات کند، آقاجان!


درياب قدر خويش كه درياي گوهري      گر كيمياي دولت جاويدت آرزوست

-----

بشناس قدر خویش

بشناس قدر خويش كه گوگرد احمري

حضرت فرمود: آيا شما كبريت احمر ديده‌ايد؟ گفتند: نه يابن رسول‌الله! كبريت احمر چيست؟

حضرت فرمود:

 اینکه در اثر تخلق عملی، یکدفعه از عالم بالا یقین را در قلب انسان سرازیر کنند.

«اذا اراد الله بعبدٍ خيرا الهمه اليقين».    و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند

-----

خدمت به خلق خدا


يارسول‌الله! بهترين مردم نزد خدا كيست؟

حضرت فرمود: آن كسي كه خادم‌ترين اشخاص نسبت به مردم باشد.  

 اين مردم مخلوقات پروردگارند. خدا مخلوقات خودش را دوست دارد.

 ببينید پروردگار چقدر شما جوان‌ها را دوست دارد! سعدي مي‌گويد:

فرمانبر خدا و نگهدار خلق باش      اين هر دو قول گر بگرفتي سكندري

اگر با این مردم و با این جوان‌ها که مصنوعات پروردگار هستند، مدارا کنی؛

مانند اسکندر هستی که شرق و غرب عالم را فتح کرد.

عمري كه مي‌رود به همه حال جهد كن      تا در رضاي خالق بي چون بسر بري

ان‌شاء‌الله خدا  امام زمان(ع) را از شما و ما راضي بكند.

-----

شامل شما هم خواهد شد

اگر جایی مشغول یاد خدا بودند؛ با آنها همنشین شو

«فان رأيت قوماً يذكرون الله عزوجل فاجلس‌ معهم». 

حضرت لقمان به فرزندشان فرمودند:

 اگر جايي رفتی که در آنجا همه مشغول به ذکر پروردگار هستند؛

 با آنها همنشین شو! اگر عالم باشی؛ به علمت اضافه می‌شود و اگر جاهل باشی؛

 همان کسانی که در آن مجلس هستند به شما یاد می‌دهند.

«ولعل ‌الله‌ ان‌ يظلهم‌ برحمته». 

 چنین مجلسی مورد رضاي صاحب‌الامر(ع)  است. رحمت و غفران پروردگار در مجالس

علم فرود مي‌آيد و شامل شما هم خواهد شد، داداش‌جون!

-----

مگر تو بر من رحم کنی

مالي سوي فقری اليک وسيلة      فبالافتقار اليك فقري ادفع 

اي‌ پروردگار عزيزم! مگر تو بر من رحم كني و ملک‌ الموت را به سراغ من نفرستی

 و الا من اعمال صحیحی ندارم. چیزی تهیه نکرده‌ام. وقتی ملک الموت وارد می‌شود،

می‌گوید: در امانت الهی چه کردی؟ آیا شکرش را به جا آوردی؟

آیا شکر نعمت چشم و گوش و دست و پا را بجا آوردی؟ آیا در مجالس خیر رفتی؟

-----

پرمایه‌ترین شخص

مؤمن از سرمایه‌ی عمر ذخيره بر می‌دارد.

 حضرت زين‌العابدين(ع) فرمودند:

پرمایه‌ترین شخص آن کسی است که تازه از مادر متولد شده است

 و هر چه عمر می‌گذرد از سرمایه کم می‌شود

و مرحله به مرحله به آخرت نزدیک می‌شود، داداش‌جون!

«اكبر ما يكون ابن آدم اليوم الذی يلد من امه». 

-----

باید نوکر امام زمان(ع) باشی، نه به دنبال رنگارنگ دنیا

حال‌که اين همه تحصيل علم كرده‌اي، باید نوكر امام‌زمان(ع)باشی.

باید افتخار کنی که خدمتگزار امام‌زمان(ع) هستی، نه اينكه به دنبال رنگارنگ دنيا باشی!

 

علاج علامه شعرانی(رحمه الله علیه) برای کسالت دل

 

آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند              آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند

علامه شعرانی روحی فداه

 

آیت الله 'ابوالحسن شعرانی' كه خستگي دل را منشا وسوسه ها و بد اخلاقي دانسته و جمود ذهني را مانع هوشمندي و زیركي می داند؛ به دانشجویان توصیه می كند تا كسالت و خستگی دل را با لطیفه هایی حكمت آمیز و مطالعه كتاب های متنوع از خود دور كنند.

هفتم شوال مصادف با سالروز وفات علامه ذوالفنون آیت الله شعرانی است؛ علامه ای كه نمونه پایداری در كسب علم و جامعیت در علوم مختلف و تعلیم آن به دیگران بود و شاگردانی چون علامه'حسن حسن زاده آملی' و 'عبدالله جوادی آملی' را پرورش داد.

ایشان می فرماید: بر طالب علم لازم است كه لغو و بیهوده در كردار و گفتار و خواندن را ترك گوید. پس هرگاه در خود كسالت، و در دل خستگي احسان كرد؛ به گونه اي كه او را از مسائل علمي مانع است؛ آن را چنان كه در احادیث آمده با لطیفه هایي حكمت آمیز آسودگي بخشد و خود را به بازی هاي گناه آلود و غفلت آور و اباطیل مشغول نسازد، و داستان ها و اشعار را، جز آنچه را كه پند و اندرز دارد؛ رها كند.

این استاد علامه می افزاید: براي آسودگي بخشیدن به دل ها، كتاب هاي مناسبي را كه بر فنون گوناگون مشتمل باشند، فراهم سازد تا با یك نواختي در كار و مطالعه، براي خود فرسودگي نیاورد و خود را از خمودي و فروماندگي ذهني و كودني در اندیشه و ذوق برهاند. زیرا خستگي دل منشا وسوسه ها و بد اخلاقي است و جمود ذهني مانع هوشمندي و زیركي است.

سپس این مفسر قرآن از كتاب های 'كشكول شیخ بهایي'، 'مستطرف'، 'عقد الفرید' نوشته 'ابن عبد ربه' و كتاب 'محاضرات' نوشته 'راغب اصفهانی' به عنوان بهترین كتاب هایي یاد می كند كه در این زمینه نوشته شده و می گوید: چه بسا مطالعه تاریخ ها و سیره ها و شرح حال علما و صلحا او را مفید افتد.

حاج میرزا ابوالحسن شعرانی فرزند مرحوم حاج شیخ محمد و از نوادگان ملا فتح الله كاشانی صاحب تفسیر منهج الصادقین در سال 1320 هجری قمری در تهران دیده به جهان گشود و در بیت علم و فضیلت و تقوا رشد و نمو كرد.

در كودكی و نوجوانی، قرآن، تجوید و ادبیات عرب را نزد پدر فراگرفت و كتب رایج در رشته های مختلف را در محضر علمای قم و تهران بخصوص مدرسان مدرسه فخریه (مروی ) فراگرفت.

ایشان در تهران ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد ملاابوالحسن (جد ایشان) به بیان معارف اسلامی برای مردم پرداخته و عمر خود را به مطالعه، تحقیق، تالیف و تدریس گذراند و در حدود 30 سال حوزه درس داشت.

مرحوم علامه شعرانی نمونه پایداری در كسب علم و جامعیت در علوم مختلف و تعلیم آن به دیگران بود و علاوه بر علوم عقلی و نقلی، فقیهی جامع و آشنا به زبان های عربی، فرانسه، انگلیسی، تركی و عبری بود و عمق و وسعت علمی وی از دروسی كه در طی سالیان متمادی تدریس می كردند، بخوبی واضح است.

چنانچه هیات فلاماریون را از فرانسه به فارسی ترجمه كرده و برای گروهی تدریس كرد و مرحوم سید حسن مدرس دستور دادند كه ایشان در مدرسه عالی سپهسالار ریاضی تدریس كنند.

نكته قابل توجه این است كه درس استاد منحصر به خواص و شاگردان نبود؟ بلكه در جلسات متعددی به بیان اصول و احكام و اخلاق دینی و رفع شبهات می پرداختند.

در مورد روش تدریس و بیان استاد چنین آمده كه آیت الله شعرانی مطالب عالی علمی را تنزل می دادند تا همگان بتوانند از مواهب دانش كه خدا نصیب ایشان كرده بهره مند گردند و شاگردان آن عالم عالیقدر با مثال هایی كه به خود استاد اختصاص داشت، مطالب علمی را به خوبی درك می كردند.

علامه حسن حسن زاده آملی یكی از شاگردان علامه شعرانی در وصف استاد خود می نویسد: یكی از كتاب های ایشان ترجمه و شرح كشف المراد است و ایشان خیلی اعتنا به كشف المراد و تجرید جناب خواجه طوسی داشتند و اهتمام علامه شعرانی براین بود كه طلبه، حتما كشف المراد را بخواند تا به كلام امامیه آشنا شود.

این علامه خستگی ناپذیر در سن 73 سالگی دچار ضعف و نقاهت و بیماری قلب و ریه گردید و در نیمه شب هفتم شوال المكرم سال 1393 مصادف با 12 آبان 1352 جان به جان آفرین تسلیم نمود و در یك مقبره خانوادگی در جوار صحن حضرت عبدالعظیم به خاك سپرده شد.

-----

مشرق

چطور به سادگی نماز شب خوان بشویم؟!

 

یکی از پر فضیلت ترین عبادات و نماز های وارد شده برای تقرب به خداوند نماز شب می باشد و آیات و روایات فراوان در مورد این عبادت نورانی به ما رسیده بگونه ای که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
دو رکعت نماز در دل شب پیش من از دنیا و آنچه در آن است محبوبتر است (بحارالانوار –ج87-ص148)


 امام صادق علیه السلام می فرمایند:


نماز شب صورت را زیبا و خلق را نیکو و انسان را خوشبو می کند، رزق را زیاد و قرض را ادا می کند و اندوه را برطرف می سازد و چشم را جلا می دهد. (بحار ج 87 ص 153)


پیامبرعظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:


 نماز شب وسیله ای است برای خوشنودی خدا و دوستی ملائکه، نماز شب سنت و روش پیامبران و نور معرفت و ریشه ایمان می باشد. بدن را آرامش می دهد و شیطان را خشمگین می کند سلاحی بر علیه دشمنان و وسیله ای است برای اجابت دعا و قبول شدن اعمال، روزی انسان را توسعه می دهد شفیع بین ملک الموت و نمازگزار می شود، چراغ و فرش قبر و جواب (دو فرشته) منکر و نکیر می باشد. در قبر تا قیامت مونس و زائر نمازگزار خواهد بود نماز بر سرش سایه می افکند، تاجی برسرش و لباسی بر بدنش می گردد، نور پیش رویش حائل بین او و آتش دوزخ خواهد بود، برای مؤمن حجتی است نزد خدا و وسیله سنگین شدن میزان اعمال و حکم عبور بر صراط و کلید بهشت می باشد زیرا نماز تکبیر است و حمد و ستایش و تسبیح و تمجید و تقدیس و تعظیم و قرائت و دعا و البته بهترین اعمال خواندن نماز در اول وقت آن است (بحار الأنوار ج 87 ص 161، خودسازی تهذیب و تزکیه، ابراهیم امینی ص 279)
و صدها و هزاران حدیث و روایت و داستانی در این باب وجود دارد و ما  قصد پرداختنم به انها را نداریم

مراتب و کیفیت نماز شب

سوال اینجاست که آیا نماز شبفقط همین یک صورت را دارد؟ آیا قضیه صفر و 100 است یعنی یا باید نیمه شب بیدار شویم و 11 رکعت نمار بخوانیم یا بگونه آسان تری هم می توان در این قافله قرار گرفت؟
پاسخ سوال بلی است. می توانیم با راه های ساده تری خود را در زمره نماز شب خوانان قرار دهیم! (البته قطعا ثواب نماز شب کامل در زمان اصلی را نخواهد داشت اما برای شروع خیلی هم خوب است) برای تشریح عرضم اجازه بدهید وارد قسمت اصلی یادداشت بشوم
و مراتب نماز شب را با هم مرور کنیم

 (مطالب زیر نقل از قول یکی از اساتید اخلاق است)
نماز شب مراتب مختلفی دارد و در اصل عبادت خداوند است در شب هنگام ساده ترین مرتبه نماز شب وضو گرفتن قبل خواب است که فکر می کنم بسیار ساده بوده و همه بتوانندبه این مرتبه از نماز شبدست بیابند.
اگر بخواهیم قدری در این مراتب بالا برویم می توانیم قبل از خواب یک رکعت نماز وتر (البته نه لزوما با قنوت طولانی بلکه با یکی دو دعای کوتاه مثل ربنا آتنا ... یا چند بار استغفار)
اگر باز هم خواستیم بالا تر برویم می توانیم قبل نماز وتر دو رکعت هم به نیت نماز شفع بخوانیم
اگر شد گاهی هم که سر حال هستیم قبل از اذان صبح از خواب بیدار شویم و این سه رکعت را بخوانیم بد نیست و آرام آرام تعداد روز هایی که نیمه شب بیدار می شویم را زیاد کنیم
گاهی هم آدم حال خوبی داره و می تونه 11 رکعت رو بخونه و چقدر خوب می شه که اگر این حال را پیدا کنیم
بعضی وقت ها هم دوست داریم قنوت نماز وترمان را طولانی کنیم.
اما همیشه یادمان باشد که اگر می خواهیم به جایی برسیم حتی یک شب هم نباید نمازمان ترک شود.
راستی می دانید

نماز شب را می توان نشسته یا حتی خوابیده هم خواند یا وقتی در راه هستی و حرکت می کنی

خلاصه که خدا دنبال بهانه می گردد که راهی را باز کند که بندگانش با او قدری مناجات کنند و حرف بزنند تا راهی باز شود و ایشان لایق عطا شوند و آنها را به سعادت برساند


التماس دعای فرج

-----

باشگاه جهانی خادمین اهل بیت