۱ـ قهر و قطع رابطه با عترت: امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ در یک بیان قهرآمیز، با صراحت چنین خطاب فرمودند: «لیس مِنّی مَن ضَیَّعَ الصّلاه»۱ یعنی: «آن کس که نماز را ضایع نماید از من نیست.
پی نوشت:
راز تاکیدات رهبر انقلاب بر شخصیت آیت الله خوشوقت(رحمه الله علیه)
حضرت آیت الله خوشوقت (رضوان الله تعالی علیه)

رهبر معظم انقلاب در دیداری که در بیت خانواده آیت الله خوشوقت برگزار شد ضمن اینکه درگذشت این عالِم ربانی، معلم اخلاق و سالك الیالله را به خانواده و آقازادگان تسلیت گفتند، در بیاناتشان درباره این عارف بزرگ ابراز کردند: اگر كسی متأثر میشود، گریه میكند، ناراحت میشود، باید برای خودش باشد. ایشان كه خب یك عمر طولانی با بركتی را گذراندند، و همهاش هم در راه خدا، همهاش برای خدا؛ زندگی پاكیزه، نورانی. از اول جوانی، ایشان در همین راه توحید و راه معرفت و راه سلوك بودند. تا آخر این عمر طولانی، ایشان در این راه ظاهراً لحظهای توقف نكردند و پیش رفتند. خب خدای متعال هم انشاءالله عملش با ایشان عمل بندگان صالح خواهد بود، عمل اولیاء خواهد بود انشاءالله. گفت: پس عزا بر خود كنید ای خفتگان!
تاکید رهبر انقلاب به «راه توحید»، «معرفت»، «سلوک»، «در راه خدا» و دیگر ویژه گی های این عالم ربانی از نگاه ویژه رهبری به مرحوم آیت الله خوشوقت حکایت دارد؛ ایشان در این دیدار در قسمتی از سخنان کوتاه شان بیان داشتند: " امیدواریم انشاءالله بركات آقای خوشوقت از ماها منقطع نشود."
اما شاید مهمترین جمله ای که از رهبر فرزانه انقلاب درباره این عالم ربانی بتوان گفت، جمله معروف رهبری است که می فرمایند: " در طوفان ها خود را به آیت الله خوشوقت وصل کنید."
تاکیدات چندین باره، و نگاه خاص رهبر معظم انقلاب اسلامی به این "عالِم ربانی، معلم اخلاق و سالك الیالله" جایگاه رفیع آیت الله خوشوقت را در نزد ولی امر مسلمین جهان را چندین برابر میکند؛ آیت الله خوشوقت که در چند ماه پایانی عمر پر برکتشان در جاهایی با هجمه های گروهی قرار گرفتند؛ که مهم ترین آن در ماجرای تحریف سخنان این عالم انقلابی در انتشار سخنان ایشان درباره حضرت رقیه (س) و عزاداری امام حسین علیهالسلام در رسانه ملی در برنامه مناسبتی "راه سعادت" كه در دهه اول ماه محرم الحرام پخش می شد بود؛ که ایشان در جلسه ای که بعد از آن همه هجمه و احانت علیه خود دیدند در سخنانی گفتند: " 50 سال است که در مسجد ما روضه حضرت رقیه و خرابه شام را می خوانند و ما گریه و عزاداری برای ایشان میکنیم ، و یک کلام هم در این 50سال چیزی نگفته ایم/ بنده منظورم این بود که بعضی که ایشان را دختر امام نمی دانند، شاید ایشان را یکی از اصحاب سید الشهدا بدانند/ ولی اصل وجود این دختر مسلم و قطعی است؛ ای کاش از خود ما سوال می کردند منظور ما چه بوده است، و بعد زبان به لعن ناسزای ما باز میکردند."
این جمله مهم رهبری که فرمودند" پس عزا بر خود كنید ای خفتگان!" شاید تلنگر کوچکی باشد به کسانی که طی چندین ماه، شاگرد ممتاز علامه طباطبائی را تخریب کردند باشند؛ طوری که حجت الاسلام پناهیان در این باره می گوید: كسانی كه از سر نادانی یا هر غرض ورزی دیگری به تخریب حضرت آیت الله خوشوقت دست زدند، باید بسیار نگران عاقبت خود در دنیا و عقوبتهای الهی در آخرت باشند.
همین بس که رهبر معظم انقلاب صبح روز شنبه در دانشگاه تهران بر پیکر مرحوم آیت الله خوشوقت اقامه نماز کردند.
راز دعای باران.امام حسن عسکری (علیه السلام)
در دورانی كه امام حسن عسگری (علیه السلام) زندانی بود، یكسال بر اثر
خشكسالی قحطی شد، گرسنگی بیداد می كرد، علمای اسلام مردم را جمع كردند و
برای نماز استسقاء (طلب باران) به بیابان بردند، نماز خواندند، و حتی چند
بار نماز استسقاء خواندند ولی اثری از باران دیده نشد. عجیب اینكه علمای
نصاری با مسیحیان نماز استسقاء خواندند باران آمد، روز بعد نیز نماز
خواندند، باران زیادتر آمد و این موضوع باعث شكست و آبرو ریزی مسلمین شد،
یكی از شیعیان به هر نحوی بود خود را به زندان رسانده و خدمت امام حسن
عسگری (علیه السلام) رسید و جریان را عرض نمود و دید در میان زندان قبری
كنده شده گریه كرد و عرض نمود ای امام بزرگوار من طاقت ندارم شما را در این
قبر دفن كنند، حضرت فرمود: ناراحت نباش ، خدا نیز چنین مقرر نكرده است .
او عرض كرد: دو مطلب مهم مرا به اینجا آورده است :
اول اینکه از شما بپرسم كه طبق روایات شما، باید با روزگار دشمنی نكرد، منظور چیست؟
امام
فرمود: منظور از روزگار، ما اهلبیت هستیم : شنبه متعلق به حضرت رسول (صلی
الله علیه وآله) یكشنبه به علی (علیه السلام) دوشنبه به امام حسن و امام
حسین (علیهما السلام)، سه شنبه به امام سجاد و امام باقر (علیهماالسلام) و
امام كاظم و امام رضا (علیهما السلام)، چهارشنبه به امام جواد و پدرم حضرت
هادی (علیهما السلام) و پنج شنبه متعلق است به من و جمعه متعلق است به
فرزندم حضرت مهدی (علیه السلام) كه زمین را پس از آنكه پر از ظلم و جور
شد پر از عدل و داد می كند.
سوال دوم این است كه علمای شیعه سه روز برای نماز استسقاء به
بیابان رفتند و نماز خواندند باران نیامد ولی علمای نصرانی رفتند و نماز
خواندند و هر بار باران بارید و اگر امروز هم به دعای آنها باران بیاید ترس
آن است كه شیعیان در عقیده خود متزلزل شوند و به مسیحیت بگروند.
امام فرمود: اما نصاری روزی به قبر یكی از پیامبران برخوردند و
استخوان ریزی از بدن آن پیامبر بدست آوردند و اكنون در نماز آن استخوان را
در میان انگشتان خود گذاشته ظاهر می كنند و از این رو باران می آید، تو خود
را فورا به او برسان و از میان انگشتان او آن استخوان را بیرون آور تا
ابرها متفرق شود و باران قطع گردد.
آن مرد همین دستور را انجام داد و در انجامش موفق گردید، در نتیجه
ابرها رفتند و خورشید تابید، و علمای نصاری هر چه دعا كردند باران نبارید و
شرمنده شدند، و شیعیان در حفظ ایمان خود استوار گشتند و از شك و تردید
بیرون آمدند.
و به نقل دیگر، خلیفه وقت امام حسن عسگری (علیه السلام) را از حبس
بیرون آورد و به بیابان برد و جریان را به آن حضرت عرض كرد، امام جریان
استخوان را بیان نمود و وقتی كه توسط یكی از خادمان ، استخوان را از دست
عالم مسیحی ربود دیگر باران نیامد.
متن نامهامامرضا(ع) بهعبدالعظیمحسنی
به گزارش جهان به نقل از مهر، با عنایت به مشکلاتی که امام رضا(ع) در
ارتباط حضوری با شیعیان در زمان حیات خود و زندگی در خراسان آن روز داشتند،
توصیه ها و مسائل مد نظر را از طریق مکاتبه و توسط نمایندگان خود در بلاد
مختلف به اطلاع مردم می رساندند. یکی از اسناد موجود، نامه ایشان به حضرت
عبدالعظیم حسنی(ع) است که در آن زمان در ری زندگی می کردند.
شیخ
مفید در کتاب خویش، پیام جامع، آموزنده و جالبی را از امام رضا(ع) آورده
است که آن بزرگوار آن پیام را، به وسیله حضرت سیدالکریم عبدالعظیم حسنی(ع)
به شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) فرستاده اند.
متن پیام آن بزرگوار این است:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا عبدالعظیم!
أبلغْ
عنّی أولیائی السلامَ وقل لهم: أن لا یجعلوا للشیطان على أنفسهم سبیلاً،
ومُرْهم بالصدق فی الحدیث وأداء الأمانة، ومُرْهم بالسکوت وترک الجدال فیما
لا یَعْنیهم، وإقبالِ بعضهم على بعض والمُزاوَرة، فإنّ ذلک قربة إلیّ. ولا
یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضاً، فإنّی آلیتُ على نفسی أنّه مَن فعل ذلک
وأسخط ولیّاً من أولیائی دعوتُ الله لِیعذّبه فی الدنیا أشدّ العذاب، وکان
فی الآخرة من الخاسرین. وعرِّفْهم أنّ الله قد غفر لمحسنهم، وتجاوز عن
مسیئهم، إلاّ مَن أشرک به أو آذى ولیّاً من أولیائی أو أضمر له سوءً، فإنّ
الله لا یغفر له حتّى یرجع عنه، فإنْ رجع وإلاّ نُزع رُوح الإیمان عن قلبه،
وخرج عن ولایتی، ولم یکن له نصیب فی ولایتنا، وأعوذ بالله من ذلک.
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
ای
عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای
خویش برای شیطان راهی نگشایند و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت
و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان و
به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن،
چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست. دوستان ما نباید
فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف
کنند. من با خود عهد کرده ام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از
دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به
سخت ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران
خواهند بود.
به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد
بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز ، آنهایی که بدو شرک ورزند و
یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند،
همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را
مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد. جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از
این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان
باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از
ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) نیز بی بهره خواهند
بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم.»
حجت الاسلام قرائتی
در سخنرانی در شرح این نامه گفتند: پیام امام رضا(ع)، پیام خیلی مهمی است.
انگار این شفای دردهای امروز جامعه ماست. امام توصیه می کند که مردم راه
شیطان را در خودشان باز نکنند.
امام رضا(ع) به عبدالعظیم حسنی
فرمود: به شیعهها بگو دیدن همدیگر بروند. «فَإِنَّ ذَلِکَ قُرْبَةٌ
إِلَی» اگر میخواهید به من نزدیک شوید، دیدن همدیگر بروید. «وَ لَا
یَشْغَلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» «تَمزیق»، «کُلَّ
مُمَزَّق» (سبأ/7) در قرآن است. «تمزیق» یعنی تخریب. «وَ لَا یَشْغَلُوا
أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» همدیگر را خراب نکنید. «وَ
لَا یَشْغَلُوا» مشغول نکنید «تَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» او این را خراب
میکند.
امام رضا(ع) فرمود: من نفرین میکنم به کسی که آبروی
شیعیان را بریزد. تعهد کردم. که کسی که آبروی مؤمنی را بریزد، «دَعَوْتُ
اللَّهَ» دعا میکنم، که چه؟ «لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیَا أَشَدَّ
الْعَذَاب» در دنیا به زندگی نکبتی گرفتار شود «وَ کَانَ فِی الْآخِرَةِ
مِنَ الْخَاسِرِین» خیلی امام رضا دلش درد میآید. امام رضا(ع) به
عبدالعظیم حسنی(ع) فرمود: به شیعیان من بگو آبروی همدیگر را نریزید. من
امام رضا(ع) نفرین کردم به کسی که آبروی کسی را بدون دلیل بریزد. اگر حتی
تازه دلیل داری، شما حق نداری آبرویش را بریزی. باید به قوه قضاییه بگویی:
بابا این پرونده! برد و خورد و هرچه دلیل داری از مسیرش اقدام کنید.
امام
رضا فرمود: من تعهد کردم نفرین میکنم به کسی که آبروی شیعه را بریزد.«وَ
عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ
مُسِیئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَک بِه» خداوند خوبها را میبخشد، از بدهای
شیعیان بد هم میبخشد، مگر کسی که یا مشرک باشد، «أَوْ آذَى وَلِیّاً مِنْ
أَوْلِیَائِی» الله اکبر! امام رضا فرمود: خدا همه شیعیان را میبخشد جز
دو رقم شیعه! شیعهای که مشرک شود. شیعهای که مؤمنی را اذیت کند. «آذَى
وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی»
امام رضا فرمود: خدا شیعه را میبخشد
جز دو گروه! شیعهای که مشرک شود، «أَشْرَکَ بِه»، «أَوْ آذَى وَلِیّاً
مِنْ أَوْلِیَائِی»، «أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءا» یا در دلش بدخواه باشد.
اصلاً دلش بخواهد فلانی خراب شود. یعنی در دلش بدخواه باشد. «فَإِنَّ
اللَّهَ لَا یَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَرْجِع» خدا یک چنین آدمی را نمیبخشد،
جز اینکه از اذیت کردن برگردد. «وَ إِلَّا نُزِعَ رُوحُ الْإِیمَانِ عَنْ
قَلْبِهِ» کسی که مؤمنی را اذیت کند، مؤمنی را تخریب کند «نُزِعَ رُوحُ
الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ» خداوند روح ایمان را از قلبش میگیرد. کار به
آیتالله و فوق دیپلم و لیسانس و دکتر ندارد.
امام رضا پیغام داد،
آبروی همدیگر را نریزید. آبروی همدیگر را بریزید، نفرینتان میکنند. از
ولایت خدا دور هستید. در همین دنیا عذاب شدید میشوید. در آخرت نصیبی
ندارید. آبرو ریختن خیلی خطر دارد. این نکتهای است که امام رضا فرمود از
طریق عبدالعظیم حسنی.
سیاستهای کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل 110
قانون اساسی با ابلاغ سیاستهای کلی "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه
ایرانی" که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، دولت را
مکلف کردند برای تسریع در عملیاتی کردن این سیاستها در کمترین زمان ممکن،
راهکارها را تنظیم کرده و پیگیریهای قانونی را انجام دهد.
متن سیاستهای
کلی "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی" که به رؤسای قوای سه گانه و
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شده، به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سیاست های کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی
1- بالا بردن قدرت رقابت و افزایش بهره وری عوامل تولید با:
- اصلاح و بازسازی ساختار تولید ملی
- کاهش هزینه ها و بهبود کیفیت تولید
- اتخاذ انواع تدابیر تشویقی و تنبیهی
- بهینه سازی تعامل عوامل تولید
2- هدایت و تقویت تحقیق و توسعه و نوآوری ها و زیربناهای آنها و بهره گیری از آنها، با هدف:
- ارتقاء کیفی و افزایش کمّی تولید ملّی
- بالا بردن درجه ساخت داخل تا محصول نهایی
- حمایت از تجاری سازی فناوری محصول و بهره گیری از جذب و انتقال دانش فنی و فناوری های روز و ایجاد نظام ملّی نوآوری
3-
گسترش اقتصاد دانش بنیان با تأکید بر توسعه مؤلفه های اصلی آن، از جمله:
زیر ساخت های ارتباطی، زمینه های تسهیل تبدیل دستاوردهای پژوهش به
فناوری و گسترش کاربرد آن، حمایت قانونی از حقوق اشخاص حقیقی و حقوقی و
مرتبط کردن بخشهای علمی و پژوهشی با بخشهای تولیدی کشور.
4- حمایت از تولید محصولات با ماهیت راهبردی مورد نیاز مصارف عمومی یا بخش تولید کشور.
5- تکمیل زنجیره تولید از مواد خام تا محصولات نهایی با رعایت اصل رقابت پذیری و فاصله گرفتن از خام فروشی در بازه زمانی معین.
6- حمایت از تولید محصولاتی که عرضه رقابتی آنها با خالص ارز آوری مثبت یا خالص ارزبری منفی همراه باشد.
7- مدیریت منابع ارزی با تأکید بر تأمین نیازهای تولید ملی و کارآفرینی، و ثبات ارزش پول ملّی.
8- بهبود فضای کسب و کار با هدف افزایش تولید ملّی و اصلاح زمینه های فرهنگی، قانونی، اجرایی و اداری.
9- افزایش سهم بخشهای تعاونی و خصوصی در تولید ملّی از طریق:
- تقویت انگیزه و عزم ملّی و تأکید و تسریع در اجرای کامل سیاست های کلی اصل 44، رعایت انضباط مالی و بودجه ای دولت
- رفع تبعیض بین بخش دولتی و بخش های خصوصی و تعاونی
- ساماندهی و حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط در جهت کارآمدسازی آنها
10- تنظیم نقش نهادهای عمومیِ غیر دولتیِ اقتصادی در جهت تولید ملّی.
11-
شفاف سازی و به هنگام سازی آمار و اطلاعات و تسهیل دسترسی به آن و اطلاع
رسانی در مورد ابعاد و فرصت های سرمایه گذاران و سرمایه گذاری در رشته
های مختلف و مقابله جدی با استفاده از هر گونه دسترسی اطلاعاتی ویژه.
12-
توانمند سازی و ارتقاء بهره وری نیروی کار با افزایش انگیزه، مهارت و
خلاقیت و ایجاد تناسب بین مراکز آموزشی و پژوهشی با نیازهای بازار کار.
13- بسترسازی و ساماندهی اشتغال و حرکت نیروی کار ایرانی در سطح ملی، منطقه ای و جهانی.
14- ارتقاء سرمایه های انسانی، طبیعی، اجتماعی و فیزیکی با تأکید بر توسعه نهادهای مردمی برای رشد تولید ملی.
15- توسعه فرهنگ حمایت از سرمایه، کار، کالاها و خدمات ایرانی و استفاده از نظرات متخصصان و صاحب نظران در تصمیمات اقتصادی.
16-
جلوگیری از اتلاف و راکد ماندن سرمایه های فیزیکی و انسانی ایرانی با
تأکید بر ایجاد و توسعه خدمات فنی و مشاوره ای فرا بنگاهی و ارتقاء بازده
اقتصادی این سرمایه ها در بخش های مختلف اقتصادی.
17- گسترش تنوع
ابزارهای سرمایه گذاری در بازار سرمایه و تکمیل ساختارهای آن و اعمال
سیاست های تشویقی برای حضور عموم مردم و سرمایه گذاران داخلی و بین
المللی بویژه منطقه ای در بازار سرمایه.
18- حمایت از محققان و
سرمایه گذاران و تشویق ورود سرمایه های ایرانی به حوزه های سرمایه
گذاری خطرپذیر متضمن تحقیق و توسعه با تأسیس صندوق های شراکت یا ضمانت
برای سرمایه گذاری در این حوزه.
19- کارآمد سازی مدیریت منابع موجود
در صندوق توسعه ملّی در جهت بهینه سازی و هم افزایی ظرفیتهای تولیدی و
ارتقاء کیفی کار و سرمایه ایرانی.
20- تنقیح و اصلاح قوانین و مقررات
(از جمله اصلاح قانون پولی و بانکی، تأمین اجتماعی و مالیات ها) برای
تسهیل فعالیت در بخش های تولیدی و رفع موانع سرمایه گذاری در سطح ملی با
رویکرد ثبات نسبی در قوانین.
21- کارآمد کردن نظام توزیع کالاها و
خدمات با استفاده از ساز و کار شفاف سازی و اطلاع رسانی و کاهش واسطه های
غیر ضرور و ناکارآمد.
22- گسترش منابع مالی و کارآمد سازی مدیریت آن
در جهت افزایش ظرفیت تولید ملّی و کاهش هزینه های تأمین مالی مورد نیاز
بویژه با ساماندهی، گسترش و حمایت از نهادهای مالی توسعه ای و بیمه ای.
23- جلوگیری از ایجاد انحصار در چرخه تولید و تجارت تا مصرف.
http://www.leader.ir
تنها راه نجات - آیتالله آقا مجتبی تهرانی (رحمه الله علیه)

رها کن و برو!
کسی که میبیند توان این مسئولیت را ندارد که در سطح اجتماع
مسلمین یا هر محیط دیگر، زمینه تربیت انسانها را فراهم کند و دستورات
الهی را انجام دهد، نباید کار را بپذیرد، چه رسد به اینکه برای رسیدن به
آن منصب و پست، تلاش و رقابت کند! لذا اگر کسی علم دارد که ناتوان است ولی
درعینحال خودش را در معرض این مسئولیتها قرار دهد، معلوم میشود که
متدین واقعی نیست. یک وقت هست که نمیداند، وقتی وارد کار شد، میفهمد که
نمیتواند، اگر متدین است، باید کار را رها کند و برود.
مؤمن این دو ویژگی را ندارد
پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمودند: «خَصْلَتَانِ
لَا تَجْتَمِعَانِ فِی مُؤْمِنٍ الْبُخْلُ وَ سُوءُ الظن بِالرّزْق» دو
خصلت هیچگاه برای مؤمن بهوجود نمیآید: بخل و سوءظن به رزق. این روایت
خیلی ظرافتکاری دارد.
«اعتراف به ربوبیت» یک وقت «زبانی» است، یک
وقت «اعتقاد عقلی» است و یک وقت از واردات قلبی است که اسم آن میشود
«ایمان». همینکه بگوییم:
مانع اصلی چیست؟
این را بدانید آنچه که مانع است، تعلقات نفسانی است. «تعلقات نفسانی، مانع است»؛ نه میگذارد حق را تشخیص دهی، نه راه رسیدن به حق را، نه حرکت در راه حق را و نه میگذارد پایداری در این راهکنی. اگر اینها را کنار بگذاری، حق میدرخشد؛ راهش را هم خودش نشان میدهد. بعد هم وقتی زیباییاش را دیدی، به حرکت میافتی. مانع همه اینها، تعلقات نفس است.
علی(علیهالسلام) بعد از این جملات به «استقامت» و «صبر» سفارش میکنند؛ «وَالِاسْتِقَامَه الِاسْتِقَامَه ثُم الصبْرَ الصبْرَ وَ الْوَرَعَ الْوَرَعَ إِن لَکمْ نِهَایه فَانْتَهُوا إِلَی نِهَایتِکمْ» بر شما باد به پایداری، پایداری؛ سپس به صبر، صبر؛ ورع و پرهیزکاری؛ همانا برای شما پایانی است، پس خویش را به مقصد خویش برسانید!
بعضیها حق را تشخیص دادند اما...
علی(علیهالسلام) فرمود: از حق دست برندارید! از این جمله معلوم میشود که نظر حضرت به عدهای بوده است که حق را تشخیص دادند، راه رسیدن به آن را هم پیدا کردند و چه بسا مدتی هم در آن راه قدم گذاشتند، بعد عواملی موجب شد که دیگر پایداری نکردند. «فَلَا تَزُولُوا عَنِ الْحَق وَ وَلَایه أَهْلِ الْحَق فَإِنه مَنِ اسْتَبْدَلَ بِنَا هَلَک» چقدر زیبا میگوید. اینها از حق کناره
برای رسیدن به شهود چه کنیم؟
... آنهایی که میخواهند به شهود برسند باید همین مسیر شرع را بروند. این را بدانید که از نظر مقامات معنوی راهی جز همین راه شرع نداریم؛ یعنی ترک محرمات و اتیان واجبات. خیال نکنید ذکر و وِرد و امثال اینها آدم را بهجایی میرساند! اگر این نباشد، همه آنها بیاثر است. گاهی به من مراجعه میکنند و میگویند چهکار کنیم؟ میگویم این اداواطوار درآوردن یعنی چه؟! اگر واقعاً میخواهی معصوم شوی، با ترک محرمات و اتیان واجبات، میشوی معصوم؛ مستحبات و مکروهات هم پیشکِشت!
این را مقید باشید. بنا نیست نعوذ بالله، انسان یک زبان افسارگسیخته داشته باشد، چشم افسارگسیخته داشته باشد، گوش افسارگسیخته داشته باشد، اعضاء و جوارح ظاهریاش از نظر مسائل شرعی اصلاً رعایت نکند، بعد این با ذکر و وِرد به مقامات معنویه برسد. نه خیر! معلوم میشود که هیچ درک نکردهای معارف اسلام را...
راه نجات از خطر
من میخواهم امشب و در این جلسه به جوانان توصیه کنم که مواظب باشید! میخواهند شما را به لاابالیگری بکشانند. اینها دشمنان اسلاماند که شما را به لاابالیگری میکشانند. میخواهند روحیه تعبد را از شما بگیرند. مواظب باشید و این را حفظ کنید! بهخصوص این گوهر گرانبها را حفظ کنید! نکند یک وقت آن طرف، دلهایتان را از حسین جدا کنند! خطر آنجا است! بدانید نجاتدهنده شما هم همین پیوند با حسین است!
-----
جهان نیوز
زیارت اربعین نشانه مومن/سخنان مقام معظم رهبری در باب هدف اربعین
يكي از نشانه هاي مومن، زيارت امام حسينعليه السلام در روز اربعين است. از حضرت امام حسن عسگريعليه السلام روايت شده است كه «علامتهاي مؤمن پنج چيز است، پنجاه و يك ركعت نماز فريضه و نافله در شبانه روز، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست كردن، پيشاني برخاك نهادن درسجده و بسم الله را بلندگفتن» بنابراين يكي از وظايف شيعيان را اهتمام به زيارت اربعين برشمرده اند.
سخنان مقام معظم رهبری در باب هدف اربعین
مسأله از این بسیار بالاتر بود، نمیشود کارهای شخصیتی مثل امام سجاد(ع) یا مثل زینب کبری(س) را بر همین مسائل عادی رایج ظاهری حمل کرد، باید در کارها و تصمیمات شخصیتهایی به این عظمت در جستوجوی رازهای بزرگتر بود.
مسأله آمدن بر سر مزار سیدالشّهدا(ع)، در حقیقت امتداد حرکت عاشورا بود، با این کار خواستند به پیروان حسینبن علی(ع) و دوستان خاندان پیغمبر و مسلمانانی که تحت تأثیر این حادثه قرار گرفته بودند تفهیم کنند، این حادثه تمام نشد؛ مسأله با کشته شدن، دفن کردن و اسارت گرفتن و بعد رها کردن اسیران خاتمه پیدا نکرد؛ مسأله ادامه دارد.
به شیعیان یاد دادند اینجا محل اجتماع شماست؛ اینجا میعاد بزرگی است که با جمع شدن در این میعاد، هدف جامعه شیعی و هدف بزرگ اسلامی جامعه مسلمین را باید به یاد هم بیاورید، تشکیل نظام اسلامی و تلاش در راه آن حتی در حد شهادت، آن هم با آن وضع! این چیزی است که باید از یاد مسلمانان نمیرفت و خاطره آن برای همیشه زنده میماند، آمدن خاندان پیغمبر، امام سجاد(ع) و زینب کبری(س) به کربلا در اربعین به این مقصود بود».
*پینوشت:
-خطبههای نمازجمعه تهران، ۲۴/۷/۱۳۶۶، به نقل از کتاب «آفتاب در مصاف»، انشارات مؤسسه انقلاب اسلامی-دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای، صفحه ۲۳۶
به مناسبت سالگشت 9 دي

معنای فتنه در کلام مقام معظم رهبری(روحي فداه)
حضرت آیت الله خامنه ای از فتنه سال ۸۸ به عنوان جلوهای از توطئه دشمنان یاد کرده و فرمودند: فتنه یعنی کسانی شعارهای حق را با محتوای صددرصد باطل مطرح کنند؛ بیاورند برای فریب دادن مردم، اما ناکام شدند.
هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است. شما ملاحظه کنید؛ مردم ما در مقابله با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دی در سرتاسر کشور مشت محکمی به دهان فتنهگران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت – همان طوری که گویندگان و بزرگان و همه بارها گفتهاند – یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلی معنا دارد؛ این نشانه این است که این مردم بیدارند، هشیارند.
دشمنان ما باید این پیام را بگیرند. آن کسانی که خیال می کنند می توانند میان نظام و میان مردم جدایی بیاندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است.
امتیاز نظام ما به این است که متعلق به مردم است. آن کسانی که با همه وجود نظام جمهوری اسلامی را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشتهاند، در درجه اول خود مردمند، دشمنان ما این را بفهمند.
سردمداران دولت های مستکبر – و در راس آنها آمریکا – علیه ملت ما حرف می زنند، توطئه می کنند، گاهی شعار می دهند، گاهی اظهارات مزورانه می کنند، گاهی صریحا دشمنی می کنند، گاهی در لفافه می برند، اینها همه برای این است که تحلیل درستی از مسایل ایران و شناخت درستی از ملت ایران ندارند. ملت ما ملت بیداری است، ملت هشیاری است.
من می خواهم توصیه کنم، تاکید کنم؛ ملت باید این همت را حفظ کند. ما امسال گفتیم همت مضاعف، خوشبختانه در سرتاسر کشور نشانههای همت مضاعف در کارهای گوناگون دیده می شود.
مسوولان کشور، بزرگان، مدیران عالیرتبه در بخش های مختلف کارهای خوبی می کنند. خیلی خوب، این همت مضاعف کار لازمی است اما همت مضاعف فقط مال امسال نیست؛ همت مضاعف باید به طور مستمر وجود داشته باشد.
ملت عزیز ما باید آنچنان حرکت کند و آنچنان قلههائی را فتح کند که دشمنان از دست یافتن بر سرنوشت این ملت بکلی مایوس شوند. باید دشمن را مایوس کنید. وقتی دشمن مایوس شد، یک ملت از شر او خلاص خواهد شد.
از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مردم استان گیلان(هشتم دی ۱۳۸۹)
لهوف
علت ترغيب ائمه به اقامه عزاي حسين (ع)
علت ترغيب ائمه به اقامه عزاي حسين (ع)
هيچيك از تكاليف شرعي بدون حكمت نيست و منظور از عزاداري هم اين نبوده كه همدردي با حضرت زهرا(س) و پيامبر(ص) كنيم. هر اندازه گريه و زاري كنيم تسلّي خاطر آنها نيست، چرا كه آرزوي همگي آنها شهادت بوده و اينطور نيست كه آنها هم هنوز در اندوه و ماتم باشند، البته منتظر قيام حضرت ولي(عج) مي باشند تا انتقام ظلم را بگيرند. لذا اگر به آن نيت بگوئيم آنها و عقايد اسلام را كوچك شمرده ايم بلكه مقصود اين است كه كربلا به صورت يك مكتب تعليمي و ترتيبي زنده بماند و تا اين روحيه شهادت طلبي زنده است، اسلام و انسانيت زنده خواهد ماند.
در بيان ثواب بكاء و گفتن و خواندن مرثيه و اقامه مجلس عزاء براي آن حضرت
شيخ جليل كامل جعفر بن قولويه در كامل از ابن خارجه روايت كرده است كه گفت روزي در خدمت حضرت صادق عليه السلام بوديم و جناب امام حسين عليه السلام را ياد كرديم حضرت بسيار گريست و ما گريستيم، پس حضرت سر برداشت و فرمود كه امام حسين عليه السلام ميفرمود: كه منم كشتة گريه و زاري، هيچ مؤمني مرا ياد نمي كند مگر آنكه گريان ميگردد. و نيز روايت كرده است كه هيچ روزي حسين بن علي عليه السلام نزد جناب صادق عليه السلام مذكور نميشد كه كسي آن حضرت را تا شب متبسم بيند و در تمام آن روز محزون و گريان بود و ميفرمود كه جناب امام حسين عليه السلام سبب گرية هر مؤمن است.
و شيخ طوسي و مفيد از ابان بن تغلب روايت كردهاند كه حضرت صادق عليه السلام فرمود كه نفس آن كسي كه به جهت مظلوميت ما مهموم باشد تسبيح است، و اندوه او عبادت و پوشيدن اسرار ما از بيگانگان در راه خدا جهاد است. آنگاه فرمود كه واجب ميكند اين حديث به آب طلا نوشته شود.
و به سندهاي معتبرة بسيار از ابوعمارة منشد يعني شعرخوان روايت كردهاند كه گفت روزي به خدمت جناب صادق عليه السلام رفتم حضرت فرمود كه شعري چند در مرثية حسين عليه السلام بخوان چون شروع كردم به خواندن حضرت گريان شد و من مرثيه ميخواندم و حضرت ميگريست تا آنكه صداي گريه از خانة آن حضرت بلند شد.
و به روايت ديگر حضرت فرمود: به آن روشي كه در پيش خود ميخوانيد و نوحه ميكنيد بخوان، چون خواندم حضرت بسيار گريست و صداي گريه زنان آن حضرت نيز از پشت پرده بلند شد چون فارغ شدم حضرت فرمود كه هر كه شعري در مرثيه حضرت حسين عليه السلام بخواند و پنجاه كس را بگرياند بهشت او را واجب گردد. و هر كه سي كس را بگرياند بهشت او را واجب گردد. و هر كه بيست كس را. و هر كه ده كس را و هر كه پنج كس را. و هر كه يك كس را بگرياند بهشت او را واجب گردد. و هر كه مرثيه بخواند و خود بگريد بهشت او را واجب گردد.
و هر كه او را گريه نيايد پس تباكي كند بهشت او را واجب گردد.
و شيخ كشي (ره) از زيد شحام روايت كرده است كه من با جماعتی از اهل كوفه در خدمت حضرت صادق عليه السلام بوديم كه جعفر بن عفان وارد شد حضرت او را اكرام فرمود و نزديك خود او را نشانيد، پس فرمود يا جعفر عرض كرد لبيك خدا مرا فداي تو گرداند، حضرت فرمود بَلَغَني اَنَكَ تَقُولُ الشّعِر فيِ الْحُسَيْنِ وَ تَجيدَ به من رسيد كه تو در مرثيه حسين عليه السلام شعر ميگويي و نيكو ميگوئي عرض كرد بلي فداي تو شوم فرمود كه پس بخوان. چون جعفر مرثيه خواند حضرت وحاضرين مجلس گريستند و حضرت آنقدر گريست كه اشك چشم مباركش بر محاسن شريفش جاري شد. پس فرمود به خدا سوگند كه ملائكه مقربان در اينجا حاضر شدند و مرثية تو را براي حسين عليه السلام شنيدند و زياده از آنچه ما گريستيم گريستند. و به تحقيق كه حق تعالي در همين ساعت بهشت را با تمام نعمتهاي آن از براي تو واجب گردانيد و گناهان ترا آمرزيد. پس فرمود اي جعفر ميخواهي كه زيادتر بگويم؟ گفت بلي اي سيد من، فرمود كه هر كه در مرثية حسين عليه السلام شعري بگويد و بگريد و بگرياند البته حق تعالي بهشت را براي او واجب گرداند و بيامرزد او را.
داخل شدن کمیت بر امام صادق (ع)
حامي حوزة اسلام سيد اجل مير حامد حسين طاب ثراه در عبقات از معاهده التنصيص نقل كرده كه محمد بن سهل صاحب كميت گفت كه من و كميت داخل شديم بر حضرت صادق عليه السلام در ايام تشريق كميت گفت فدايت شوم اذن ميدهي كه در محضر شما چند شعر بخوانم فرمود اين ايام عظيم و محترم است، كنايت از آنكه شايسته نيست در ايام شريفه خواندن شعر. عرضه داشت كه اين اشعار در حق شما است فرمود بخوان و حضرت فرستاد بعض اهلبيتش را حاضر كردند كه آنها هم استماع كنند، پس كميت اشعار خويش بخواند و حاضرين گريه بسيار كردند تا به اين شعر رسيد:
يَصيبَ بِهِ الرّامُونَ عَنْ قَوْسِ غَيْرِهِم فَيا اخِراً اَسْدي لَهُ الْغَيَّ اَوَّلَهُ
حضرت دستهاي خود را بلند كرد و گفت:
اَلّلّهُمَّ اْغفِرْ لِلْكُمَيْتِ ماقَدًَّمَ وَ ما اَخًَّرَ وَ ما اَسَرَّ وَ ما اَعْلَنَ وَ اَعْطِهِ حَتّي يَرْضي.
روایتی از امام رضا (ع) درباره محرم
و شيخ صدوق (ره) در امالي از ابراهيم بن ابي المحمود روايت كرده كه حضرت امام رضا عليه السلام فرمودند همانا ماه محرم ماهي بود كه اهل جاهليت قتال در آن ماه را حرام ميدانستند و اين امت جفا كار خونهاي ما را در آن ماه حلال دانستند و هتك حرمت ما كردند و زنان و فرزندان ما را در آن ماه اسير كردند و آتش در خيمههاي ما افروختند و اموال ما را غارت كردند و حرمت حضرت رسالت (ص) را در حق ما رعايت نكردند، همانا مصيبت روز شهادت حسين عليه السلام ديدههاي ما را مجروح گردانيده است و اشك ما را جاري كرده و عزيز ما را ذليل گردانيده است و زمين كربلا مورث كرب و بلاء ما گرديد تا روز قيامت، پس بر مثل حسين بايد بگريند گريه كنندگان، همانا گريه بر آن حضرت فرو ميريزد گناهان بزرگ را. پس حضرت فرمود كه پدرم چون ماه محرم داخل ميشد تا عاشر محرم چون روز عاشورا ميشد آن روز مصيبت و حزن و گرية او بود و ميفرمود امروز روزي است كه حسين «ع» شهيد شده است.
و ايضاً شيخ صدوق از آن حضرت روايت كرده كه هر كه ترك كند سعي در حوائج خود را در روز عاشورا حق تعالي حوائج دنيا و آخرت او را برآورد و هر كه روز عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه او باشد حق تعالي روز قيامت را روز شادي و سرور آن گرداند و ديدهاش در بهشت به ما روشن باشد و هر كه روز عاشورا را روز بركت شمارد و براي بركت آذوقه در آن روز در خانه ذخيره كند بركت نيابد در آنچه ذخيره كرده است و خدا او را در روز قيامت با يزيد و عبدالله بن زياد و عمر بن سعد لعنهم الله در اسفل درك جهنم محشور گرداند.
و ايضاً به سند معتبر از ريان بن شبيب كه خال معتصم خليفه عباسي بوده است روايت كرده كه گفت در روز اول محرم به خدمت امام رضا عليه السلام رفتم، فرمود كه اي پسر شبيب آيا روزهاي گفتم نه فرمود كه اين روزي است كه حق تعالي دعاي حضرت زكريا را مستجاب فرمود در وقتي كه از حق تعالي فرزند طلبيد و ملائكه او را ندا كردند در محراب كه خدا بشارت ميدهد تو را به يحيي پس هر كه اين روز را روزه دارد دعاي او مستجاب گردد چنانكه دعاي زكريا مستجاب گرديد.
پس فرمود كه اي پسر شبيب محرم ماهي بود كه اهل جاهليت در زمان گذشته ظلم و قتال را در اين ماه حرام ميدانستند براي حرمت اين ماه پس اين امت حرمت اين ماه را نشناختند و حرمت پيغمبر خود را ندانستند، و در اين ماه با ذريت پيغمبر خود قتال كردند و زنان ايشان را اسير نمودند و اموال ايشان را به غارت بردند پس خدا نيامرزد ايشان را هرگز! اي پسر شبيب اگر گريه ميكني براي چيزي پس گريه كن براي حسين بن علي عليهماالسلام كه او را مانند گوسفند ذبح كردند و او را با هيجده نفر از اهل بيت او شهيد كردند كه هيچيك را در روي زمين شبيه و مانندي نبود. و به تحقيق كه گريستند براي شهادت او آسمانهاي هفتگانه و زمينها و به تحقيق كه چهار هزار ملك براي نصرت آن حضرت از آسمان فرود آمدند چون به زمين رسيدند آن حضرت شهيد شده بود. پس ايشان پيوسته نزد قبر آن حضرت هستند ژوليده مو گردآلود تا وقتي كه حضرت قائم آل محمد (ص) ظاهر شد، پس از ياوران آن حضرت خواهند بود و در وقت جنگ شعار ايشان اين كلمه خواهد بود:
يا لَثاراتِ الْحُسِيْن عَلَيْهِ السَّلام.
اي پسر شبيب خبر داد مرا پدرم از پدرش از جدش كه چون جدم حسين عليه السلام كشته شد آسمان خون و خاك سرخ باريد اي پسر شبيب اگر گريه كني بر حسين عليه السلام تا آب ديده بر تو بر روي تو جاري شود حق تعالي جمعي گناهان صغيره و كبيره ترا بيامرزد خواه اندك باشد و خواه بسيار. اي پسر شبيب اگر خواهي خدا را ملاقات كني و هيچ گناهي بر تو نباشد پس زيارت كن امام حسين عليه السلام را.
اي پسر شبيب اگر خواهي كه در غرفة عاليه بهشت ساكن شوي با رسول خدا و ائمه طاهرين عليهم السلام پس لعنت كن قاتلان حسين «ع» را. اي پسر شبيب اگر خواهي كه مثل ثواب شهداي كربلا را داشته باشي پس هرگاه كه مصيبت آن حضرت را ياد كني بگو:
يا لَيْتَني كُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظيماَ.
يعني ايكاش من بودم با ايشان و رستگاري عظيمي مييافتم.
اي پسر شبيب اگر خواهي كه در درجات عاليات بهشت با ما باشي پس براي اندوه ما، اندوهناك باش. و براي شادي ما شاد باش و بر تو باد به ولايت و محبت ما كه اگر مردي سنگي دوست دارد حق تعالي او را در قيامت با آن محشور مي گرداند.
ابن قولويه به سند معتبر روايت كرده از ابي هرون مكفوف يعني نابينا، كه گفت به خدمت حضرت صادق عليه السلام مشرف شدم آن حضرت فرمود كه مرثيه بخوان براي من پس من شروع كردم به خواندن فرمود نه اين طريق بلكه چنان بخوان كه نزد خودتان متعارفست و نزد قبر حسين عليه السلام ميخواند پس من خواندم:
اُمْرُرْ عَلي جَدَتِ الْحُسَيْنِ فَقُلْ لِاَعْظُمِهِ الزَّكِيَّه.
تتمة اين شعر در آخر باب در ذكر مراثي خواهد آمد. حضرت گريست من ساكت شدم فرمود: بخوان من خواندم آن اشعار را تا تمام شد، حضرت فرمود باز هم براي من مرثيه بخوان من شروع كردم به خواندن اين اشعار:
يا مَرْيمُ قوُمي فَانْدُبي مَوْلاكِ وَ عَلَي الْحُسَيْنِ فَاسْعَدي بِبُاكِ
پس حضرت بگريست و زنها هم گريستند و شيون نمودند. پس چون از گريه آرام گرفتند حضرت فرمود اي ابا هرون هر كه مرثيه بخواند براي حسين عليه السلام پس بگرياند ده نفر را از براي او بهشت است پس يك يك كم كرد از ده تا آنكه فرمود هر كه مرثيه بخواند و بگرياند يك نفر را بهشت از براي او لازم شود، پس فرمود كه هر كه ياد كند جناب امام حسين عليه السلام را پس گريه كند بهشت او را واجب شود.
و نيز ابن قولويه به سند معتبر از داود رقي روايت كرده است كه گفت روزي در خدمت حضرت صادق عليه السلام بودم كه آب طلبيد چون بياشاميد آب از ديدههاي مباركش فرو ريخت و فرمود اي داود خدا لعنت كند قاتل حسين عليه السلام را، پس فرمود هر بندهاي كه آب بياشامد و ياد كند آن حضرت را و لعنت كند بر قاتل او البته حق تعالي صد هزار حسنه براي او بنويسد و صد هزار گناه از او رفع كند و صد هزار درجه براي او بلند كند و چنان باشد كه صد هزار بنده آزاد كرده باشد و در روز قيامت با دل خنك و شاد و خرم مبعوث گردد.
کسانیکه تا آخر عمرشان مدام می گریستند
مادر امام سجاد(ع) شهربانو دختر بزرگردشاه ايران بن شهريار بن كسري بود كه هنگام زايمان امام سجاد(ع) رحلت نمود .
مادر حضرت علي اكبر(ع) ليلي دختر ابي مره بن مسعود ثقفي بود.
مادر حضرت علي اصغر(ع) رباب دختر امرء القيس بن عدي كلبي است كه بعد از شهادت امام حسين(ع) يكسال بيشتر زندگي نكرد و حتي يكبار هم زير سايه نرفت يا ننشست تا اينكه رحلت نمود.
در تاريخ شش نفر تا آخر عمرشان دائم الگريه بودند؛ آدم از پشيماني مي نگريست، نوح براي گمراهي قومش، يعقوب در فراق فرزندش يوسف، يحيي از ترس آتش جهنم، حضرت زهرا (س) در فراق مرگ حضرت رسول اكرم (ص) و امام سجاد(ع).
برگرفته از کتاب منتهی الامال، تألیف حاج شیخ عباس قمی