نسخه علامه طباطبایی برای تسلط بر نفس

محضر مبارک حضرت آیت­ الله­ العظمی جناب آقای طباطبایی

سلام علیکم و رحمت­ الله­ وبرکاته

جوانی هستم ۲۲ ساله
در محیط و شرایطی زندگی می‌کنم که هوای نفس و آمال بر من تسلط فراوان دارند و مرا اسیر خود ساخته‌اند و سبب باز ماندن من از حرکت به سوی الله شده‌اند.

درخواستی که از شما دارم این است که بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟
لطفاً نصیحت نمی‌خواهم، بلکه دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم.(23/10/1355)

***

السلام علیکم؛ برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در نامه مرقوم داشته‌اید، لازم است همتی برآورده و توبه‌ای نموده، به مراقبه و محاسبه پردازید.

به این نحو که هر روز که هنگام صبح از خواب بیدار می‌شوید، قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش می‌آید رضای خدا را مراعات خواهم نمود، آن­وقت در هر کاری که می‌خواهید انجام دهید نفع آخرت را منظور خواهید داشت به طوری که اگر نفع اخروی نبود، انجام نخواهید داد.

و وقت خواب چهار پنج دقیقه در کارهایی که روز انجام داده‌اید فکر کرده و یکی ­یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدای انجام یافته، شکر بکنید و هر کدام تخلف شده استغفار.
این رویه را هر روز ادامه دهید.

این روش گرچه در ابتدا سخت است و در ذائقه نفس، تلخ. ولی کلید نجات و رستگاری است
و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور مسبّحات (حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن) را بخوانید و اگر نتوانستید تنها سوره حشر را بخوانید،

و پس از ۲۰ روز، حالات خود را برای بنده بنویسید. ان شاء الله موفق خواهید بود.

والسلام­ علیکم / محمدحسین طباطبایی

به بهانه دومین سالگرد تاسیس هراز نیوز شهر آمل

بسمه تعالی

از مسائلی که امروزه بسیار بسیار فراگیر شده و البته در کلان شهرها کمتر کسی ست که به آن مبتلا نباشد رسانه است.شاید بسیاری از مردم رسانه را فقط در چهارچوب تلویزیون یا رادیو و یا از این دست مواردلمس کرده باشند امادر شرایط امروز رسانه فراتر از اینهاست ...

امروزه هرکسی که چیزی از اینترنت میداندمیل دارد در فضای سایبری خانه ای به شکل وب و یا سایت و ... داشته باشد...مطلبی بنویسد ! اظهار نظری بکند ! خبری بدهد و ...

در این میان سایتهای خبری چه سالم و چه ناسالم نقش بسزا و قابل توجه ای ایجاد کرده و جایگاه ویژه ای دارند.اصولا این سایتهای خبری هستند که با نشر اخبار البته معمولا همراه با کمی چاشنی شیطنت بعضی از معادلات افراد را بهم میریزند و البته این شمه ای از اقیانوس رسانه ای ست...


الغرض یکی از جمله سایتهای خبری که اتفاقا با وجود عمر کمش جایگاه ویژه ای در آمل و مازندران و حتی کل کشور نزد اصحاب رسانه و مخاطبین پیدا کرده است،

هراز نیوز به مدیر مسئولی مهندس عزیز روزبه نصیری میباشد...

بر خود فرض میدانم برای روزبه عزیز موفقیت روزافزون آرزو کنم ...

در این ایام شیرین و مبارک سلامتی مجموعه هراز نیوز را از

حضرات معصومین (علیهم السلام) خواستارم ...


التماس دعای فرج

محترق الشهداء - حمزه اسماعیلی

دلخسته ام؛ هوای خراسانم آرزوست...





به شرط حیات فردا عازم مشهدالرضا هستم،
انشاءالله روزی فاطمیه امسال را از دستان با کفایت حضرت شمس الشموس گرفته باشم،
دعاگو و نایب الزیاره همه دوستان و عاشقان بودن صفای وافری دارد
از شما چه پنهان اجر معنوی سفر را هدیه کرده ام به ارواح امام و شهداء
خصوصا حضرات اساتید جناب حاج آقا مجتبی تهرانی و جناب حاج آقا عزیزالله خوشوقت

التماس دعای فرج
محترق الشهداء حمزه اسماعیلی

اخلاق انقلابی ؛ انقلاب اخلاقی

 

هو الرحمن الرحیم

بعد اون نزاع کذایی چند روز پیش خیلی با خودم کلنجار رفتم که از این دست رفتارها چی نامیده میشه !

تحلیلهایی که از این قضیه بیرون اومد خیلی جالب بود! خوب عده ای اظهار تاسف کردند و پیکانشون به

 سمت هر دو طرف دعوا بوده ...

عده ای گفتند که رئیس جمهور افشاگری کرده و دست خوش داره و دمش گرم!

عده ای گفتند رئیس مجلس خوب حالش رو گرفت البته قانونی و از روی اصول !

خلاصه مملکت جای قلدر بازی نیست!

یکی گفت این دعوا زرگری بوده و بازیشونه ! آرای ناراحت و دلگیر رو میخوان برگردونن به مملکت!

یکی گفت مملکت صاحاب داره تو چرا ناراحتی امام زمان (عج) خودش نظاره گره و ...

یکی گفت درسته مملکت صاحاب داره اما ما اینهمه شهید دادیم و سختی و زجر کشیدیم و اینا نباید

 بعنوان چندتای اول مملکت اینجور اخلاق رو زیر پا بذارند و جلوی مردم و رسانه ها اینجوری کنند و ...

الغرض وای بر زمانی که نمازشب خونا باهم در بیافتن و گریبان همدیگه رو بگیرند !

آخه مگه چند روز از نصیحت مقام معظم رهبری  گذشته بود و شما اینطور به جان هم افتادید؟!

انشاء الله همه اینا برای رضای خدا ست و این همه جوش و خروش برای رشد و تعالی مملکته ...

اما به واقع این اخلاق ، اخلاق انقلابی بود؟

کجان شهدای دهه 60 که ببینن اخلاق انقلابی رو؟!

مگه نه اینکه نامه حضرت امیر (علیه السلام) به مالک اشتر داره منشور جهانی میشه !

مگه نه اینکه وقتی مسئولین نظام دچار اختلاف شدند و خبر به امام راحل رسید و فرمودند : مگر اینها مناجات

شعبانیه نمیخوانند؟!

پس داریم کجا میریم ؟!

مکتب اهل بیت (علیهم السلام) همه چی داره ، برا هر مشکلی راه حل نشون داده و اما ما چه میکنیم !

اگه اخلاق انقلابی بود که هیچ اما اگر نبود پس ما احتیاج مبرم به یک انقلاب اخلاقی داریم.

پس بیایم دست در دست هم امسال در دهه فجر که پدران و مادران ما  به رهبری امام خمینی (ره)

 انقلاب کردند ما هم  انقلاب اخلاقی راه بندازیم و البته باید ببینیم کی پیش قدم میشه ...

التماس دعای فرج

محترق الشهداء – حمزه اسماعیلی

6 بهمن آمل

هو الشهید

افتخار مبارک و قابل توجه ایست که معمار کبیر جمهوری اسلامی ایران

حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه)

در وصیت نامه الهی سیاسی شان نام شهرمان را به لوح می نگارد و از مردمش

تشکر ویژه مینماید. تاکید جنابش با کلمه باید به شیرینی و حلو آن می افزاید :

ما باید از مردم آمل تشکر کنیم ...

الحق و الانصاف قدمهای بزرگی برای اعتلای این واقعه برداشته شده است ؛

اما اهمیت و عظمت این روز چنان است که

انتظارمان از مسئولین و رسانه ها این است که با قدرت مضاعفی در جهت استفاده فرهنگی

از این موضوع حرکت کنند و قابل توجه است که اگر استانها و شهرهای که بردن نامشان

ضروری نیست،مالک این اتفاق

(ذکر نام شهر در وصیت نامه امام و جریان 6 بهمن سال 60 و چهل شهید گلگون کفن آن)

بودند چها که نمی کردند!!!

که هرچه برای این چهل شهید مظلوم بکنیم باز هم کم است...

در میان این شهدای غریب ، با شهید مجید قلیچ قرابتی داریم و مفتخرم که در روز تولدم،

نامم را این شهید عزیز انتخاب کرده و انشاء الله پا در جای پای این شهید بگذارم.

اللهم ارزقنا شهاده فی سبیلک

التماس دعای فرج

محترق الشهداء - حمزه اسماعیلی


عکس کمتر دیده شده شهید مجید قلیچ و سردار محمد اسماعیلی

غربت رسول مهربانی ها



السلام علیکم یا اهل بیت النبوه (علیهم السلام)

در مطلع کلام از قاطبه عزادران حسینی (علیه السلام) که در مراسم اربعین که مصادف با

افتتاح حسینیه لاله های زهرائی (سلام الله علیها ) در جوار

بقعه علامه میرحیدر آملی و جوار پنج شهید گمنام  بوده شرکت نمودند ، قدردانی کرده ،

از همه مدیران، معاونین ، روسای ادارات ، مجموعه های فرهنگی و هیئات استانی و شهری

خصوصا استاندار محترم جناب مهندس طاهائی ،فرماندار بسیجی شهرمان حاج یدالله اکبرزاده

شهردار عزیز مهندس امیر سلیمانی همه ادارات و نهادها وکسانی که برای برپایی

این حسینیه قدمی برداشتند تشکر کنم .

از حمایتهای بی دریغ و خالصانه علمدار خاکریزهای عشق و شهادت

سردار بزرگوار علیجان میرشکار خاضعانه سپاسگذارم.

تشکر ویژه دارم ار اصحاب رسانه

سایتهای خبری و تحلیلی از جمله مهر،فارس،هرازنیوز،کمال نیوز، سفیر هراز و...

نشریات و روزنامه هایی که در طول ساخت این بنا ما را از محبت خود بی نصیب نگذاشتند .

-----

السلام علیک یا ابا الزهراء یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)

بابی انت و امی و نفسی و مالی ...

و اما بعد ؛ پس از کمی قدم زدن در شهر آمل و ایضا تهران ،

متاسفانه بعضی از این هیئتها و حسینیه ها و مساجد و در مجموع از هم صنفان عزیز

در بنرهای تبلیغاتیشان بابت عزاداری چند شب آخر ماه صفر

نامی از حضرت ختمی مرتبت نبرده اند !!!!!؟؟؟؟؟

و این جای بسی تفکر و تامل و اگر دوستان ناراحت نشوند تاسف دارد...

هرچند غربت امام مجتبی (علیه السلام) همیشگی و غربت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

بخاطر دوری از وطن زبانزد است اما گدائی از پدرمان

حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)

ومدح و ناله و گریستن بر جنابشان صفای وافری دارد .

"امسال برای پدر امت بیشتر اشک بریزیم"


التماس دعای فرج

خادم هیات روضه الشهداء آمل

محترق الشهداء - حمزه اسماعیلی


چهل حديث اخلاقى از پيامبر گرامى اسلام در ادامه مطلب

ادامه نوشته

11 دی - بیاد سید مجتبی علمدار عزیز

با سلام

در مورد شهید سید مجتبی علمدار عزیز نه فکرم یاری داد که تامل کنم و نه دستم که بنگارم

به ناچار از ذوق خوب دوست خوبم جناب پیروز پیمان در وبلاگ لشکر 25 کربلا استفاده کردم .

باشد که سید از ما راضی باشد !!!!!



دل نوشته های آسمانی جانباز شیمیایی، ذاکر عاشورائی شهید سيد مجتبی علمدار

فرمانده گروهان سلمان، گردان مسلم بن عقیل(ع) لشکر ویژه ۲۵ کربلا


لبخند ، معجزه ی آتشِ سوزان قلبمان

ای شهيدان!

از همان لحظه ای که تقدير ما را از شما جدا کرد تاکنون ياد شما، خاطره های دنيای پاک شما،اميدحياتمان گشته، ما به عشق شما زنده ايم و به اميد وصل کوی شما زنده ايم.

اما شما، علی الظاهر دليلی نديديد که اوقات پر ارجتان را صرف ما کنيد چه بگوئيم؟ راستی چگونه حرف دلمان را فرياد کنيم که بدانيد برما چه می گذرد؟

مگر خودتان نمی گفتيد که ستونهای شب عمليات، ستون گردان نيست؛ ستون، عشق است؛ ستون دلهای سوخته ای است که با خميرمايه ی اشک و سوز به هم گره خورده اند.

پس چرا؟ چرا؟ هيچ سراغی از ما نمی گيريد؟ با اينکه تمام روز و شب ما برشما عيان است، تمام ناگفته هايمان را می دانيد، تمام نا نوشته هايمان را می خوانيد، تمام پنهان و کردارمان را می بينيد!

اگر قطره ی اشکی آرام آرام به دور از چشم های نامحرمان برگونه هايمان می لغزد شما می دانيد چه خاطره ای ناگهان از ذهن ما گذشته و آسمانش را ابری کرده.

اگر در برابر ناکسانی که آرزوی گريستن ما را دارند به مصلحت لبخند می زنيم، شما خوب می دانيد اين لبخند معجزه ی آتش سوزانی است که در فضای قلبمان برگرفته است.


شما ما را خوب می شناسيد

اگر به غروب علاقه داريم، خوب می دانيد چرا؛ اگر به هوای ابری شما، می دانيد چرا؛ اگر به چادر شما، می دانيد چرا؛ اگر به سنگ، شما می دانيد؛ اگر به خاک، اگر به آب، اگر به رودخانه، به دشت، به کوه، نمکزار، شما می دانيد چرا؛

شما از راز دل ما آگاهيد، اگر به قامت رعنايی خيره می شويم، شما می دانيد به ياد که ايم. اگر به عمق بيابانها می نگريم شما می دانيد به دنبال چه ايم. اگر به اميد رويايی سر بربالين می گذاريم شما می دانيد به فکر که ايم. اگر به بلندای کوهی خيره می شويم شما می دانيد قصه، قصه ی ديگری است. اگر به حرکت خرامان موجی چشم می دوزيم شما می دانيد قضيه، قضيه ی ديگری است.

آری شما ما را خوب می شناسيد، شما ما را خوب می بينيد، چون همه ی زندگی ما دفتر ورق پاره ايست که بارها و بارها از بَرَش کرده ايد!



تا حالا شده به عشق بيگلو و هفت تپه زمزمه ای کنيد؟

ما نمی دانيم وقتی دلتان می گيرد کجا می رويد! اصلاً آيا دلتان می گيرد؟ وقتيی حوصله تان سر می رود چه می کنيد؟ نمی دانيم… آنجا در محفل گرمتان سخن از ما هست يا نه؟ تا به حال هيچ گاه شده از اروند هم قصه ای بگوئيد؟ برای شلمچه هم ترانه ای بسرائيد؟ به عشق بيگلو و هفت تپه زمزمه ای کنيد؟ و در فراق کارون اشکی بريزيد؟

نمی دانيم…! و اين ندانستن بيش از همه ای شهيدان شما را مقصر می داند! يعنی ما اينقدر ناپاک و نامطلوب بوده ايم که تمام هستی مان به يک ياد هم نمی ارزد؟ يعنی تمام گفته هايمان در آن نيمه شبهای به ياد ماندنی که فقط خدا قدرش را می داند و بس دروغ و کذب محض بوده؟ يعنی ما نيز هم رديف آنانی هستيم که تمام هشت سال را هم آغوش لذت بودند؟ يعنی می خواهيد بگوئيدکه ما ديگر لياقت با شما بودن را نداريم؟

باشد، بگوئيد…! حرفی نيست! اما لااقل يکبار هم که شده سری به اين دلهای فراموش شده بزنيد، سری به اين خانه های سرد و متروک بزنيد و بعد هرچه دلتان می خواهد بگوئيد! آخر به ما هم حق بدهيد که انتظار داريم، انتظار داريم بدانيم دوستانمان که يک عکسشان را به تمام هستی اينجا نمی دهيم، کجا هستند و چه می کنند؟ دوست داريم که از آنجا صدايی بيايد، صدايی آشنا! صدايی از حلقوم يکی از شماها، صدايی که به انتظارها پايان دهد! صدايی که زيبا و دلنشين…


وبلاگ لشکر 25 کربلابه کوشش: سجاد پیروزپیمان

برای استاد عزیزم حاج سعید حدادیان




جای همه خالی امروز مهدیه امام حسن مجتبی (علیه السلام)
هرچه بود اشک و ناله و روضه و ندبه و عاشورا و ...
راستی وقتی در اوج ، پرواز میکنی تارهای صوتی ات چه انسان را می سوزاند !
انگار گلوله آتشینی ست که جمعیت 5 هزار نفری هم هیئتیهای صبح پنجشنبه تان را
ذوب ذوب ذوب می کند!
مصاحبه کردید که دهه اول محرمها دو سه ساعت میخوابید!!!!!
استاد اجازه هست در عالم شاگردی چیزی بگویم؟
بی ادبی ست در محضر شما ؛ باز هم ببخشید ...

اصلا خواب شما حسین است! اصلا خوراک شما حسین است!
اصلا باغ شما حسین است!اصلا بستان شما حسین است!
اصلا بهشت شما حسین است! اصلا سرشت شما حسین است!

ای یادش بخیر آن نوای یه روز میبینمت نوار کاستم که نجوای نوجوانی ام بود...
غوغایی شدامروز با روایت قبل از روضه !
چه گذشت برمعصومین (علیهم السلام) و انبیاء و اوصیاء و شهداء و اگر قابلیت باشد دوستانتان
لحظه روضه حضرات زین العابدین و علی اصغر (علیهم السلام)
آقازاده هم که عجب نمکی پاشید بر زخم دل عشاق!
حنجره تان تا ابد داغ داغ داغ داغ داغ روضه خوان ...

التماس دعای فرج
محترق الشهداء ، حمزه اسماعیلی