خانه تکانی دل

 

هو الشهید

یا مقلب القلوب و الابصار ؛ یا مدبر اللیل و النهار

یا محول الحول و الاحوال ؛ حول حالنا الی احسن الحال

 

ایام خانه تکانی ست...

جابجائی اثاثیه خانه ، تمیز کردن اتاقها ، آب و جارو کردن و شستن و ...

خانه تکانی اسباب و لوازمی را می طلبد که ویژگیهای منحصر به فردی دارد:

مثلا:

در انتخاب مواد شوینده باید دقت خاصی شود که به دست آسیبی وارد نشود و یا

هنگام استشمام سینه آزرده نگردد...

خانه تکانی باید آرام آرام و با آرامش انجام شود نه همه را در یکروز و با عجله ؛

که اگر اینگونه گردد زمینگیر میشوی...

و یا...

الغرض

دل تکانی یا همان خانه تکانی دل نیز آدابی دارد:

گرد و غبار باید چگونه زدوده شود؟!

با چه مواد پاک کننده ای میتوان آنرا تمیز کرد؟!

آیا در دل اسباب و اثاثیه فرسوده و یا بیهوده داری که آنرا بیرون بیاندازی؟!

فکر میکنی چقدر زمان میبرد؟!

آیا لازم است چیزی به این دل اضافه شود؟ به چه اندازه ؟ به چه قیمت؟!

آیا کمک میخواهی یا به تنهایی از عهده آن برمی آیی؟!

خلاصه مطلب اینکه...

از ثقلین یاری جستن روش بزرگان است که الله وکیلی خوب جواب میدهد...

بیا دست از دروغ و غیبت و تهمت و کینه و حسد و نفاق و دنیا طلبی و بد دهنی و ... دست بکشیم...

که به تنهایی نمیشود و نمیتوانیم بلکه باید به حبل المتین چنگ زد...

البته به شرط عامل بودن خود پیشنهادیست خالصانه به شما دوست عزیز...

یادمان پنج شهید گمنام پایین بازار آمل

راستی لحظه تحویل سال کجائی؟

کنار قرآن ؟ کنار بقعه حضرات آل الله (علیهم السلام) ؟ کنار تربت شهداء؟

در هر حال و در هر کجا دعایمان کن که انشاءالله مستجاب است

ما نیز زمزمه عاشورا بر لب شما را در کنار

 جناب میر حیدر بزرگ و پنج شهید گمنام

دعا گوئیم.

 

محترق الشهداء

حمزه اسماعیلی

 

عمه سادات . سلام علیک

 

یا فاطمه (سلام الله علیها) اشفعی لی فی الجنه

بارگاه ملکوتی حضرت فاطمه معصومه(س)

زیارت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)بهانه نمیخواهد

سرت را به شيشه پنجره تكيه داده اى. ماشين از پليس راه مى گذرد و هر لحظه به شهر نزديك تر مى شود، دلت بهانه مى گرفت، هواى او را كرده بود كه پا در سفر گذاشتى از لحظه اى كه ساك را بسته اى و راه افتاده اى هر لحظه بى تابتر شده اى از بلنداى جاده به شهر خيره مى شوى نگاهت از روى ساختمان ها مى گذرد. چشمان تشنه ات در التهاب عطش مى سوزند. چيزى را مى كاوند كه خود نمى دانى، دلت گواهى روشنى مى دهد. در تابش نور آفتاب تشعشع خيره كننده «گنبد طلايى» حرمش چشمانت را به آتش مى كشد. نگاه تشنه ات بر روى گنبد قفل مى شود، مى ماند. گويى به آنچه مى طلبيده رسيده است...
 

مطاف ملائكه الله

جذبه محبت كريمه، امان فكر كردن به غير را از تو گرفته است. هنوز نگاهت خيره به گنبد است و «گلدسته ها» كه آواى «ربنا» از قنوتشان جارى است. توان ايستادن ندارى، تا لحظه اى ديگر بر دروازه حرمش خواهى بود.

بيقرار، بيخود از خود، دل هواى پرواز مى كند، بى تاب از ماندن. چششم ها بهانه باريدن مى گيرند. زبان زمزمه نيايش پيدا مى كند و دست هايت تشنه قنوت دعا مى شوند. ضرباهنگ قلبت با پايت درهم مى آميزد, كسى تو را به خود مى خواند...
 

اذن دخول

بر آستان دركه پا مى گذارى بى اختيار دلت مى لرزد. حس مى كنى در دريايى از نور غوطه ور شده اى. «صحن و سراى» با صفايش روح تو را سرشار از لطافت و مهر مى كند. نگاهت از لابه لاى گلدسته ها مى گذرد.
نسيم هر لحظه بر «پرچم سبز» گنبد طلايى اش بوسه مى زند.«كبوتران حرم» اين ساكنان هميشگى دسته دسته بر گرد حرم طواف مى كنند و به او سلام مى دهند. دست بر سينه مى گذارى، صداى هق هق قلبت را مى شنوى. چشمانت خلسه خود پر چشم سبز را زيارت مى كنند و بى اختيار اشك ورود به حرمش را از خدا و پيامبر و ملائكه الله و خود كريمه مى طلبى،چرا كه ورود به اين مكان مقدس بى اجازه نشايد.
ديگر تاب ايستادن ندارى، وارد مى شوى و خود را در جارى آب حرمش تطهير مى كنى...
 

ضريح،لحظه اى تا بى نهايت...

كفش هايت را كه به «كفش دارى» مى سپارى ديگر خودت نيستى كه پيش مى روى. اكنون لبريز از شور و عطشى. تشنه اى هستى كه هر لحظه به آب نزديكتر مى شود. اما تو هر چه از درياى عشق اهل بيت بنوشى تشنه تر خواهى شد. نگاهت از لابه لاى نور«چلچراغ سبز وسرخ و زرد» كه چون ملائك دور تا دور «رواق ها» صف كشيده اند مى گذرد و بر روى «ضريح» قفل مى شود. قلبت به هم فشرده مى شود و يك لحظه از حركت مى ايستد! دل و ديده از اختيار بيرون مى رود و بر زبانت جارى مى شود:

السلام عليك يا بنت رسول الله(صلى الله عليه و آله وسلم) ...

در ازدحام جمعيت گم مى شوى و بى اختيار به طرف ضريح كشيده مى شوى. شرمنده و خجل از اعمالت اما اميدوار به «شفاعتش» پا پيش مى گذارى. فرياد در حنجره ات خشكيده و غمى غريب روى دلت سنگينى مى كند. ناگفته هاى زيادى دارى كه فقط به او مى توانى بگويى. نفست بند آمده است. دستت را به پنجره ضريح گره مى زنى. جاذبه اش تو را به نزديك تر مى خواند .پيشانى ات كه سردى ضريح را مى چشد با تمام وجود او را حس مى كنى. بوى عطر و گلاب از خود بى خودت مى كند.

داغ دلت آرام از جا كنده مى شود واز لابه لاى «مشبك هاى ضريح» داخل «مرقد» مى شود , كنار«پارچه سبز» روى مرقد مى نشيند و آن را به چشم مى كشد و مى بوسد. حالا ديگر دل و زبانت دست به دست هم داده اند و با چشمانت هم آوا شده اند. هر چه بلدى زمزمه مى كنى به تمام اوليا متوسل مى شوى آن ها را شفيع مى آورى و زبانت با تك تك واژه ها زيارتنامه معاشقه مى كند و دلت ناگفته هايش را بيرون مى ريزد.آتشفشان چشمانت مى جوشد و سيلاب اشك به پهناى صورتت مى دود حس مى كنى كه پوسته قلبت ترك برداشته است در امتداد اين لحظه هاى سرخ و سبز احساس غريب اما خوش به تو دست مى دهد. «دستى سبز» از شبكه ضريح بيرون مى آيد، نوازشت مى كند و دلت را لبريز از نور مى كند. لبريز از كوثر كريمه. دوست دارى كه سال ها در همين لحظه بمانى و اين لحظه به بى نهايت متصل شود...
 

با تربت كربلا

نسيم ملايمى مىوزد و مشامت را سرشار از عطر «گل محمدى» مى كند. احساس سبكى خاصى مى كنى و طرف «بالا سر مبارك» كشيده مى شوى. «تربت كربلا» را جلوت مى گذارى و تكبير مى گويى. تربت كربلا هم در اين جا بوى ديگرى دارد. دلت براى يك جرعه «زيارت عاشورا» لك مى زند. عاشورا! اين سرخ ترين روز تاريخ...

مى روى اما...

نه! چطور دلت مى آيد اين جارا ترك كنى. اين جا قطعه اى از بهشت است. اى كاش مى توانستى هميشه اين جا بمانى!مى روى اما نه آن كه آمده بودى. سبك، راحت، رها، عجيب حالتى دارى، گوياكه در آسمانى و برابر ماه پا مى گذارى.

و دلت تاريك! نه، روشن، مثل خورشيد، سفيد چون برف، آبى تر از آسمان، سبز، سبزتر از بهار. مى روى به اميد اين كه دوباره خيلى زود برگردى و سلامش كنى. هر لحظه بر مى گردى وبه پشت سر نگاه مى كنى. گلدسته ها تو را به خود مى خوانند و كبوترى بر بلنداى «ساعت حرم» در امتداد نگاهت مى نشيند. كاش تو هم يك كبوتر بودى. يك كبوترحرم!...
 

كريمه، كوثر كوير...

و معصومه معصومه است. فاطمه، كريمه اهل بيت، كوثر كوير و قبله همه دل هاى شيفته ولايت، آشناى دور و نزديك و بزرگ و كوچك. دختر هفتمين و خواهر هشتمين خورشيد ولايت، زيارتش بهانه نمى خواهد كه حرمش خانه محبان است و حريمش كعبه عاشقان. و عشق عشق است مسلمانى و زنديقى نيست. آنان كه هر روز جرعه جرعه «اكسير ولايت» را از جام مشبك هاى ضريحش مى نوشند دورى او را نمى توانند تحمل كنند در جوارش سكنا مى گزينند تا جان هاى عطشناك و كويرى خود را از محبت او سيراب كنند. خدا كند قدر اين بانو را بدانيم.
 

(سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی ) على الله اكبرى

امام خامنه ای(روحی فداه)،انتخابات مجلس و برنامه های دشمن

 

با اصل انتخابات دشمنند

دشمنان ما مى‌خواهند اصلاً انتخابات برگزار نشود. چرا؟ براى این‌كه بتوانند شاهدى بیاورند كه در ایران مردم‌سالارى و دمكراسى نیست. وقتى ما انتخابات برگزار مى‌كنیم، حربه‌ى آن‌ها گم مى‌شود. بنابراین اولین خواسته‌هاى آن‌ها برگزار نشدن انتخابات است؛ كمااین‌كه زمان برگزارى انتخابات مجلس هفتم هم تلاش كردند انتخابات را تعطیل كنند؛ اما خدا نگذاشت. بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‌هاى استان كرمان ۱۳۸۶/۰۲/۱۹


تلاش دشمن برای حذف حضور مردم

بدانید مخالفان این كشور، دشمنان این ملت، دشمنان بهروزى ایران، دشمنان پیشرفت و ترقّى ملت ایران و دشمنان نظام جمهورى اسلامى هرچه بتوانند، انجام مى‌دهند تا مردم را از حضور در صحنه‌ى انتخابات مجلس شوراى اسلامى و هر صحنه‌ى دیگرى باز بدارند. تا امروز نتوانسته‌اند؛ به حول و قوّه‌ى الهى در آینده هم نخواهند توانست. بیانات در اجتماع بزرگ مردم قزوین‌ ۱۳۸۲/۰۹/۲۵


می‌خواهند انگیزه مردم را كم كنند

در هر برهه‌اى سعى گردانندگان تبلیغات خصمانه‌ى استكبار جهانى بر این بوده است كه حضور مردم را كمرنگ كنند؛ انگیزه‌ى مردم را كم كنند؛ همت آن‌ها را، امید آن‌ها را نسبت به انتخابات از بین ببرند یا كمرنگ كنند. البته به توفیق الهى نتوانسته‌اند. این نشاندهنده‌ى اهمیت انتخابات است. ‌بیانات در در دیدار فرماندهان نیروى هوائى ارتش ۱۳۸۶/۱۱/۱۹


با انتخاب آدمهای اصلح و متعبد مخالفند

[دشمنان]با اصل انتخابات دشمنند؛ با حضور پرشور و گسترده‌ى مردم در انتخابات دشمنند؛ با انتخاب آدمهاى اصلح و طرفدار حقوق مردم و متعبد و پایبند به مبانى اسلامى و ارزشهاى اسلامى مخالفند، دشمنند؛ چرا؟ چون می‌دانند این‌ها هم انتخابات، هم حضور گسترده‌ى مردم، هم حضور آدمهاى مناسب و شایسته در مجلس، به ضرر آنهاست؛ لذا مخالفت می‌كنند. ‌بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ ۱۳۸۶/۱۲/۲۲


تلاش دشمن برای سردرگمی مردم

[دشمن]مى‌خواهد كه مردم تحت تأثیر غوغا‌ها و تهمت‌زنی‌ها و هوچیگری‌ها، دچار دهشت شوند و نتوانند نمایندگان حقیقى خودشان را به مجلس بفرستند؛ تحت تأثیر تبلیغات فریبنده و رنگین قرار گیرند و نتوانند عناصرى را كه به آن‌ها دل مى‌بندند و اطمینان مى‌كنند، پیدا كنند و به مجلس بفرستند. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ ۱۳۷۸/۱۱/۱۳


می‌خواهید برای ایجاد چیزی كه هست تلاش كنید؟!

در داخل چرا یك عده‌اى همین‌طور یا صریحاً می‌گویند دموكراسى و مردمسالارى نیست، یا صریحاً نمی‌گویند؛ جورى می‌گویند كه معنایش‌‌ همان «نیست» است؟ می‌گویند آقا ما باید براى ایجاد مردم‌سالارى در كشور تلاش كنیم! چیزى كه هست. می‌خواهید براى ایجاد آن چیزى كه هست، تلاش كنید؟! این‌ها آن چیزهائى است كه نقطه‌ى مقابل اعتماد به نفسى است كه ملت ما به آن احتیاج دارد و باید آن را داشته باشد. بیانات در دانشجویان دانشگاه‌هاى استان یزد ۱۳۸۶/۱۰/۱۳


انتخابات باید پشتوانه امنیت ما باشد

انتخابات همیشه در كشور ما تا حدودى یك حادثه‌ى چالش‌برانگیز است. اگرچه در مقایسه‌ى با انتخاباتهائى كه در بعضى از كشورهاى دنیا - چه كشورهاى به اصطلاح پیشرفته، و چه بعضى از كشورهاى دیگر - برگزار می‌شود، كه تویشان چه خباثت‌ها، چه خیانت‌ها، چه درگیرى‌ها، حتّى چه كشت و كشتار‌ها اتفاق مى‌افتد، بحمدالله این حوادث در كشور ما نیست، اما بالاخره یك چالشى است؛ مردم را متوجه می‌كند. مراقب باشید این چالش به امنیت كشور صدمه نزند. انتخابات كه مظهر حضور مردم است، مظهر مردم‌سالارى دینى است، باید پشتوانه‌ى امنیت ما باشد. نباید اجازه داد كه این چیزى كه ذخیره‌ى امنیت است، پشتوانه‌ى امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد كند. دیدید، حس كردید، از نزدیك لمس كردید آن وقتى را كه دشمنان می‌خواهند از انتخابات علیه امنیت كشور سوء استفاده كنند. باید همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسى، كسانى كه می‌توانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یك نعمت الهى پاسدارى كنند. خطبه‌هاى نماز عید سعید فطر ۱۳۹۰/۰۶/۰۹


خواست دشمن را تخطئه كنید

دشمنان مى‌خواهند ما در انتخابات شركت نكنیم؛ دشمنان مى‌خواهند كه ما انتخاباتمان چشمگیر نباشد؛ دشمنان مى‌خواهند چنین وانمود كنند كه ملت، رغبتى به انتخابات و به كارهاى مربوط به مجلس و مسائل اساسى نظام ندارد. شما باید این را تخطئه كنید و باید شركت كنید. بیانات در بازدید از پنجمین نمایشگاه بین‌‌المللى كتاب تهران‌ ۱۳۷۱/۰۲/۱۷


ملت‌ها به انتخابات ایران نگاه می‌كنند!

من مطمئنم كه این انتخابات براى ملتهاى دیگر هم یك نشانه‌اى است. براى همین هم هست كه دستگاه‌هاى خبیث استكبار، از آمریكا و انگلیس و صهیونیست‌ها و دیگران، دارند مرتباً تلاش می‌كنند كه این انتخابات را به یك جورى خراب كنند، مخدوش كنند. كشورهاى دیگر نگاه می‌كنند ببینند این پیشكسوت انتخاباتى و انقلابى - كه ملت ایران است - چه كار خواهد كرد. ملت ایران در این زمینه، جزو پیشكسوتهاست. ملتهاى دیگر نگاه می‌كنند ببینند انتخابات در ایران به كجا خواهد رسید. استكبار دوست دارد كه انتخابات در كشور ما آنچنان بشود كه ملتها را مأیوس كند. بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹دی ۱۳۹۰/۱۰/۱۹

گوش ملت به این حرف‌ها بدهكار نیست!

این ملت، در آستانه‌ى یك آزمایش بزرگ، یعنى انتخابات مجلس شوراى اسلامى است. جنجالهاى تبلیغاتىِ صهیونیست‌ها و امریكایی‌ها هم، اساساً، به همین خاطر است. هروقت فكر مى‌كنند كه خواهند توانست ملت را از یك اقدام اساسى باز بدارند، دریغ نمى‌كنند. مردم، از مدّت‌ها پیش منتظرند كه در روز جمعه، به پاى صندوقهاى رأى بروند، و آن‌ها، براى این‌كه ذهن‌ها را به جاى دیگرى متوجّه كنند، در رسانه‌هاى مزدور خود، شعارهاى ضدّ ملت ایران و ضدّ نظام جمهورى اسلامى سر مى‌دهند. اما گوش ملت ما، به این حرف‌ها بدهكار نیست. بیانات در «دانشكده افسرى» ۱۳۷۴/۱۲/۱۶

ماخذ : فاطمیون