وظایف مداحان از منظر مقام معظم رهبری (روحی فداه)
امام خامنه ای (روحی فداه) و وظایف مداحان |

تبیین، مانع از پوشاندن خورشید حقیقت میشود - امروز مثل خیلى از دورانهاى دیگر تاریخ، ما - جریان ولایت و دوستداران ائمه(علیهمالسّلام)- به تبیین احتیاج داریم؛ گفتن، بیان کردن، روشن کردن و حقایق را در معرض بینایى و دانایى انسانها قرار دادن. - اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق(علیهالسلام) شاعرى مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمىداد یا امام هشتم(علیهالسّلام) «دِعبل» را؛ یا امام چهارم(علیهالسّلام)، «فرزدق» را. شعراى معروفى که شما اسمهایشان را شنیدهاید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران – اینها سلمان زمان خودشان نبودند، اینها در مقایسهى با اصحاب عالىمقام ائمه، خیلى متوسط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبنمسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما مىبینید امام از اینها تجلیلى مىکند که از خیلى از اصحاب بزرگوار خودش نمىکند؛ چرا؟ بهخاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفى زدند و نکتهاى را روشن کردند که مثل خورشیدى بر ذهنها و دلها تابیده و حقیقتى را براى مردم روشن کرده است. - این که فرمودند: «من قال فینا شعراً و بکى أو أبکى وجب له الجنّة» - کسى شعرى دربارهى ما بگوید و چشمى را بگریاند، بهشت بر او واجب مىشود - معنایش چیست؟ معنایش این است که بهشت را ارزان کردهاند؟ بهشتى که این همه باید عبادت کرد تا به آن رسید، آیا آن را این طور دم دستى کردهاند؟ یا نه؛ آن کار، آن شعر گفتن و تسخیر دل با آن شعر و انتقال یک مطلب در آن روز، آن قدر مهم بوده که به خاطر آن اهمیت، جا داشته است که در مقابل یک بیت شعرى که اینگونه تأثیر مىگذارد، بهشت را به او وعده دهند. هر وقت شعر شما این اثر را داشته باشد، بدون برو برگرد، همان وعدهى بهشت در مقابلش وجود دارد. این یک محاسبهى کاملاً منطقى و روشن است. - در زمان ما که شما مىخواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیى را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیهى شعراى اهل بیت با شعر خود پُر مىکردند، پُر کنید. این مطلبى است که من همیشه به مداحان و شعراى عزیز مذهبى تذکر دادهام. - مداحى و ستایشگرىِ ائمه(علیهمالسّلام) در حقیقت ستایشگرى نیکى و معنویت و جهاد است؛ ستایشگرى خورشید امامت و ولایت است. خورشید حقیقتى که سعى شد آن را بپوشانند اما همین زبانهاى گویا نگذاشتند. - نه فقط مداحان و شعرا نگذاشتند، بلکه همهى کسانى که در راه معرفت دینى کار کردهاند و همهى دلهاى فروزندهى از محبت اهل بیت(علیهمالسّلام) در این سیزده، چهارده قرن، نگذاشتند این خورشید پوشیده بماند. روزبهروز ابرها را از مقابل آن خورشید، بیشتر کنار زدند تا امروز به اینجا رسیدهایم. این کار باید ادامه پیدا کند و حقایق اهل بیت(علیهمالسّلام) روشن شود.
|
الگوسازی برای جوانان |
- امروز دستگاههاى تبلیغاتى دنیا براى گمراه کردن انسانها دایم الگو جلوى چشم نسلهاى بشر در همهى دنیا مىآورند. البته الگوها کمجاذبه و ناموفق است، اما دستبردار نیستند. هنرپیشه مىآورند، نویسنده مىآورند، آدمهاى پر هیاهوى خوش ظاهرِ بدون باطن مىآورند، هیکلهاى پوچ و بىمعنا را مىآورند و مرتب نمایش مىدهند، تا بتوانند به وسیلهى این الگوها، انسانها را به سمتى حرکت بدهند و به راهى بکشند. - آنها براى این کار، پولها خرج مىکنند و فیلمهاى هالیوودى و چیزهایى از این دست که مىبینید و مىشنوید و مىدانید، اغلبش جهتدار است. با اینکه مىگویند هنر بایستى فارغ از سیاست و جهتگیرى سیاسى باشد، رفتار خودشان بالعکس است و این جورى نیست. مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکبارى و چپاولگرى خودشان استخدام کردهاند. همین چیزى که امروز مظاهر سرمایهدارى دنیاست، قدرت نظامىاش آمریکاست، قدرتهاى اقتصادىاش هم شرکتهاى پشتسر دولت آمریکایند. - آنها از همهى امکانات استفاده مىکنند براى الگوسازى، ملتها هم دستشان خالى است و الگو و نمونهاى که بتوانند در مقابلهى با آن چه که آنها مىآورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند. - ما دستمان پُر است، ما زنان بزرگى داریم. اگر حالا بخواهیم وارد وادى مسألهى زن بشویم. زنان باعظمتى در تاریخ اسلام هستند که اوج و قلهى این عظمتها، فاطمهى زهرا، صدیقهى کبرى (سلاماللَّهعلیها)، است. حضرت زینب و حضرت سکینه هم ماجراهایشان ماجراهاى شگفتآور براى انسانهاى متفکر و باهوش و خردمند و اهل فکر است. - امام حسن(علیهالسّلام) و امام حسین(علیهالسّلام) را گفتهاند: «سیّدى شباب اهل الجنه». با این که اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیرى و کهولت هم رسیدهاند، اما «سیّدى شباب» به آنها گفتهاند یعنى جوانى اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهاى دنیا باشد. جوانى خود پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) و جوانى امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) هم همینجور است. - حرف من با شما برادران عزیز مداح و ذاکر این است که شماها در این زمینه خیلى وظیفه دارید. من گاهى اوقات توصیههایى مىکنم. اینجور نیست که ما براى عظمت فاطمهى زهرا درمانده باشیم که چهجور این عظمت را بیان کنیم و متوسل بشویم به شعر، نثر و یا کلامى؛ نه، بلکه ما به آن عظمت احتیاج داریم. - این خورشید درخشان به همهى موجودات عالم سود مىبخشد و حالا گوشهی آفتابش هم داخل خانهى ما افتاده است؛ ما باید ببینیم از این چهجورى مىتوانیم استفاده کنیم. - آن خورشید که خیلى بالاتر است؛ حالا ما ساعتهاى متمادى بنشینیم و راجع به توصیف این خورشید - که درست هم نمىدانیم چه هست و ذهن ما به آن نمىرسد - حرف بزنیم، شعر بگوییم، بخوانیم؛ اما نرویم زیر این آفتاب بنشینیم، تا بدنمان را گرم کنیم، جسممان را رشد بدهیم و حیات خودمان را تقویت و تأمین کنیم؛ اینکه عاقلانه نیست؛ شأن این بزرگوار و این بزرگوارها خیلى بالاست. - شما ببینید امروز نسل جوان شما - چه دخترهایتان، چه پسرهایتان - و جامعهى شما از خلأ کدام معرفت رنج مىبرند و آسیب مىبینند؛ از کمبود کدام عنصر سازندهى اخلاقى رنج مىبرند، آن عنصر اخلاقى را در وجود فاطمهى زهرا(سلاماللَّهعلیها) و در فضایل آن بزرگوار و این وجودهاى مقدس پیدا کنید و به زبان شعر - که زبان هنر هست - آن را القا و بیان کنید. - ببینید ما در زندگى سیاسى و اجتماعىمان به کدام درس اهلبیت احتیاج داریم، آن را از زندگى این بزرگواران و به خصوص این بزرگوار استخراج کنید و با زبان شعر بیان کنید؛ اینها لازم و مهم است، والّا صرف مدح گفتن کافى نیست. - ما باید اظهار ارادت بکنیم و این اظهار ارادت، کمال ماست؛ «مادح خورشید، مداح خود است»؛ اما به این نباید اکتفا کنیم. ما باید ببینیم امروز چه درسى از این بزرگوارها مىشود، بگیریم. |
جبههی تبلیغی برای نظام اسلامی
- امروز ما کشورى هستیم که ملت ما به برکت خون و قیام امام حسین(علیهالسّلام) و به برکت روح حسینى، توانست قیام کند و یک نظام استبدادى فاسد خبیث زشتکردار زشتخو را به زانو دربیاورد و یک حکومت مردمى با صبغه و روحیه و با عمل نسبتاً اسلامى - روحیهى ما اسلامى است؛ اما نمىتوانم بگویم که عملمان کاملاً اسلامى است، نسبتاً اسلامى است که انشاءاللَّه روزبهروز باید بیشتر اسلامى شود - را سر کار بیاورد که خود این نظام، فحش به همهى قدرتهاى عالم است. نفس وجود نظام جمهورى اسلامى فحش به آمریکاست، ولو شما یک کلمه هم «مرگ بر آمریکا» نگویید؛ خود اینکه این هست، نوعى دهنکجى به همهى قدرتهایى است که با معنویت و با فضیلت و با استقلال و با شرف ملتها مخالفاند. - امروز همه وظیفه دارند این نظام را از نقصها و ضعفهاى خودش خلاص کنند و عناصر قدرت و قوت معنوى و مادى را در آن تقویت کنند و در آن بیشتر بهوجود بیاورند. - اگر احتیاج به وحدت داریم، اگر احتیاج به علم داریم، اگر احتیاج به همکارى داریم، اگر احتیاج به تلاش اقتصادى یا سیاسى داریم، اگر احتیاج به روح شهادتطلبى و سلحشورى داریم و اگر احتیاج به خیلى چیزها داریم، باید هر کس به قدر خودش اینها را در جامعه بهوجود بیاورد. - جبههى تبلیغ، جبههى وسیعى است که در آن هنر و آموزش و علم و دین و دانشگاه و حوزه و وزارت ارشاد و صدا و سیما هستند که یک قسمت از این جبههى وسیع، به جماعت مداح سپرده شده است و آن مانند این است که این بخش عظیم را این لشکر یا این قرارگاه به عهده دارد و تکهاى از آن را به گردن ما سپردهاند؛ ما باید این را خوب از عهده بربیاییم، تا دیگران هم که در بخشهاى خودشان از عهده برآمدهاند، مجموعش بشود پیروزى. - وظیفه و مسؤولیت بزرگ جامعهى مداح این است که مطالبش پُرمغز و پُرمحتوا باشد و به شیوهى درست این را اداره کند، هم در مصیبت و مدایح و هم در عزا و جشن. باید مطالب با شکلهاى مختلف و در قالبهاى مختلف بیاید.
|
عرصه شایسته هنرنمایی
- حقاً عرصهى محبت اهلبیت عرصهى شایستهاى براى هنرنمایى است. - هر چه فکر انسان، ذوق انسان، طبع ظریف صاحبان طبع در این زمینه کنکاش بیشترى کند، تدبر و تأمل بیشترى کند، گوهرهاى بیشترى به دست خواهد آورد. - البته توصیهى همیشگى ما این است که ژرفپیمایى در این اقیانوس نور و معنویت به کمک احادیث اهلبیت باشد. - همان طورى که در یکى از اشعارى که آقایان خواندند، این مضمون بود که معرفت این خاندان هم در اختیار خود این خاندان است؛ از آنها فرا بگیریم. آنها را معرف خودشان قرار بدهیم. تأمل کنیم، دقت کنیم تا به صورت عمیق و ژرفى این کلمات و این معانى را بفهمیم. - شعراى عزیز ما، مداحان و ستایشگران اهلبیت(علیهمالسّلام) که این افتخار را دارند که به کلمات و به روایات اهلبیت مراجعه کنند، تأمل کنند، تدبر کنند، از اهل بصیرت و معرفت براى ژرفیابى کمک بگیرند، آن وقت ذوق، طبع لطیف، دقت نظر و کنکاش، صوت خوب و حنجرهى توانا را در خدمت اینها قرار دهند. این یکى از بهترین و شریفترین کارهاست. - هر چه ما جلو میرویم، نقش ارتباطگیرى با هنر بیشتر آشکار میشود؛ ارتباط گرفتن با ذهن و دل مخاطبان خود، مردم خود، با کمک ابزار بسیار کارآمد هنر. - امروز آن کسانى که پیامى براى مردم دارند، چه پیام رحمانى، چه پیام شیطانى - فرق نمیکند - بهترین وسیلهاى که در اختیار میگیرند، وسیلهى هنر است. - لذا شما مىبینید به کمک هنر، امروز در دنیا باطلترین حرفها را در ذهن یک مجموعهى عظیمى از مردم به صورت حق جلوه میدهند که بدون هنر امکان نداشت، اما با هنر و به کمک ابزار هنر این کار را میکنند. - همین سینما، هنر است؛ همین تلویزیون، هنر است؛ انواع و اقسام شیوههاى هنرى را به کار میگیرند براى این که بتوانند یک پیام باطل را به شکل حق به ذهنها منتقل کنند. بنابراین هنر این قدر اهمیت پیدا کرده است. - منتها ما مسلمانها و به خصوص ما شیعیان، امتیازى داریم که دیگر ملیتها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینى که به شکل روبهرو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل میشود که این را در جاهاى دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر میشود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذارى و محتواهاى راقى. - ماجراى مدحخوانى و ستایشگرى مداحان ما از این باب است، استخدام هنر براى انتقال مفاهیم والا و با ارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند. این یک وسیله است، این یک ابزار بسیار با ارزش است. ابزار است، اما آن قدر این ابزار وزن پیدا میکند که گاهى به قدر خودِ محتوا اهمیت پیدا میکند؛ چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دلها نیست. - مداحىِ شما از این قبیل است. هر چه هنرمندانهتر باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجرهى خوب برخوردار باشد، بهتر است و هر چه محتوا – آن چه که میخوانیم - آموزندهتر باشد، براى مخاطب قابل فهمتر باشد، درس آموزتر باشد، از جهت مدیریت فکرىِ مخاطبتان تازهتر و با طراوتتر باشد، ارزشش بیشتر است. البته با توجه به همان مطلبى که اول عرض کردیم، یعنى در چارچوب تعالیم و معارف اهلبیت. - مسأله فقط تحریک احساسات نیست، هدایت ذهنهاست. - شما جوانهایى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعهى اسلامى نگاه کنید، ببینید چه قدر ملت ما، جوانها و جامعهى ما در کشاکش طوفانهاى گوناگونِ تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیهى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینانِ به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند. هر کسى به یک نحوى و شما میتوانید سهم وافرى در این زمینه داشته باشید. به هر حال، مجموعههاى اساتید و پیشکسوتهاى مداحى میتوانند کارهاى خوبى انجام دهند، امیدواریم انشاءاللَّه انجام دهند.[ |
ماخذ : فاطمیون