مناجات شعبانيه، عظيم‌ترين منبع معارف الهي

 امام خميني (ره) که خود نمونه يک عارف کامل بودند، و سبک‌بار نفس خود را از مهلکه دنيا بيرون کشيده بودند، در فرازهاي مختلف، در ديدار با قشرهاي مختلف مردم و مسوولان، ايشان را به خواندن دعا و تدبر در دعاهاي وارد شده از ائمه طاهرين (ع) دعوت مي‏کردند. همچنين در جاهاي مختلف از مناجات شعبانيه (1)، تعريف و تمجيد و استفاده نموده‌اند، به‌طوريکه مي توان گفت يکي از دعاهايي که امام خميني (ره) با آن مأنوس بوده‌اند، دعاي شريف مناجات شعبانيه است.

 

عارف واصل امام خمینی (ره)


 نوشتار زير به بحث اهميت خواندن دعا در ماه شعبان و مناجات شعبانيه از ديدگاه امام خميني(ره) مي‏پردازد:

اهميت خواندن دعا در ماه شعبان

«اين دعاهايى که در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً، در ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، اينها انسان را همچو تقويت روحى مى‏کند- اگر کسى اهلش باشد، ماها که نيستيم- همچو تقويت روحى مى‏کند و همچو راه را براى انسان باز مى‏کند و نور افکن است براى اينکه، اين بشر را از اين ظلمتها بيرون بياورد و وارد نور بکند که معجزه آساست.

به اين دعاها عنايت بکنيد. گول بعض از نويسنده‏ها و امثال کسروى(2) را نخوريد که ادعيه را تضعيف مى‏کردند؛ اين تضعيف، تضعيف اسلام است، نمى‏فهمند اينها، بيچاره‏اند. نمى‏دانند در اين کتاب چه چيزها هست، همان مسائل قرآن است با لسان ديگرى که لسان ائمه باشد.

لسان قرآن يکجور زبان است، زبان دعا يکجور زبان است، زبان علما و عرفا و اينها هم يک زبان ديگر است.

آنکه سبکبار مى‏کند انسان را و از اين ظلمتکده مى‏کِشد او را بيرون و نفْس را از آن گرفتاريها و سرگشتگيهايى که دارد خارج مى‏کند اين ادعيه‏اى است که از ائمه ما وارد شده‌اند.

ائمه ما- عليهم صلوات اللَّه- که تقريباً همه‏شان گرفتار به يک ابرقدرتهايى بودند که نمى‏توانستند يک کارى را انجام بدهند شاخص، علاوه بر آن هدايتهاى زيرزمينى که مى‌کردند اين ادعيه‏شان براى تجهيز مردم بود، برخلاف آن دولتهاى قاهرى که بودند.
همين ادعيه بودند که اشخاص وقتى که ادعيه را مى‏خواندند قوّت روحى پيدا مى‏کردند و سبکبار مى‏شدند و شهادت براى آنها هَيِّن و آسان مى‏شد.

اين ادعيه در ماه مبارک رجب و خصوصاً در ماه مبارک شعبان اينها مقدمه و آرايشى است که انسان به حسب قلب خودش مى‏کند براى اينکه مهيا بشود برود مهمانى؛ مهمانى خدا، مهمانى‏اى که در آنجا سفره‏اى که پهن کرده است قرآن مجيد است و محلى که در آنجا ضيافت مى‏کند مهمش «ليلة القدر» است و ضيافتى که مى‏کند ضيافت تنزيهى و ضيافت اثباتى و تعليمى [است‏]».(3)

و در جاي ديگر مي گويد: « ادعيه‏اى [را] که در اين ماه مبارک؛ ماه معظم شعبان وارد شده است و پس از آن در ماه مبارک رمضان وارد شده است بخوانيم و درش تدبر کنيم».(4)

مناجات شعبانيه

آن عارف زاهد و عاشق، آن واصل کامل در جاي جاي سخنانش از مناجات شعبانيه مي گويد، و مردم و مسؤولان را به خواندن و تدبر در فراز هاي اين دعاي پر بها دعوت و سفارش مي کند: «من نديده‏ام در ادعيه، دعايى را که گفته شده باشد همه امامها اين دعا را مى‏خواندند، در دعاى شعبانيه اين هست؛ اما من يادم نيست که در يک دعاى ديگرى ديده باشم که همه ائمه اين را مى‏خواندند. اين مناجات شعبانيه براى اين است که شما را، همه را مهيا کند براى «ضيافة اللَّه».»(5)

ايشان در جاي ديگر مي فرمايد: «مناجات شعبانيه از مناجاتهايى است که کم نظير است؛ مثل دعاى ابو حمزه که از حضرت سجاد وارد شده است، آن هم کم نظير است و اين هم کم نظير است. دعاى کميل در شعبان وارد شده است و يکى از ادعيه‏اى است که در پانزده شعبان، شب پانزده شعبان خوانده مى‏شود، مشتمل بر اسرارى است که دست ما از آن کوتاه است. از ائمه هدى‏ ادعيه‏اى وارد شده است که مضامين آنها را بايد تأمل کرد، و آنهايى که اهل نظر هستند، اهل معرفت هستند بر آنها شرح کنند؛ آنها را به مردم ارائه بدهند، اگرچه هيچ کس نمى‏تواند آن چيزى [را] که به حسب واقع هست، شرح کند»(6)

آن عارف وارسته در مورد عظمت مناجات شعبانيه اين گونه مي‌گويد: « مناجات شعبانيه از بزرگترين مناجات و از عظيمترين معارف الهى و از بزرگترين امورى است که آنهايى که اهلش هستند مى‏توانند تا حدود ادراک خودشان استفاده کنند.»(7)

يا مي‌فرمايد: « اگر نبود در ادعيه الّا دعاى مناجات شعبانيه، کافى بود براى اينکه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهايى که اين دعا را انشا کردند و تعقيب کردند.

تمام اين مسائلى که عرفا در طول کتابهاى طولانى خودشان يا خودشان مى‏گويند در چند کلمه مناجات شعبانيه هست، بلکه عرفاى اسلام از همين ادعيه و از همين دعاهايى که در اسلام وارد شده است از اينها استفاده کرده‏اند.

اين دعاهاست که به تعبير بعض از مشايخ ما (8) مى‏فرمودند که «قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پايين و دعا از پايين به بالا مى‏رود، اين قرآن صاعد است.»
معنويات در اين ادعيه- آنى که انسان را مى‏خواهد آدم کند، آنى که اين افرادى که اگر سر خود باشند از همه حيوانات درنده‏تر هستند- اين ادعيه با يک زبان خاصى که در دعاها هست اينها اين انسان را دستش را مى‏گيرد و مى‏بردش به بالا، آن بالايى که من و شما نمى‏توانيم بفهميم، اهلش هستند.»(9)

همچنين: « مناجات شعبانيه از مناجات‏هايى است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به يک جايى مى‏رساند. آن کسى که اين مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روايت مى‏خواندند، اينها، آنهايى بودند که وارسته از همه چيز بودند، مع ذلک آن‏طور مناجات مى‏کردند، براى اينکه خودبين نبودند. هرچه بودند اين‏طور نبوده که خودش را ببيند که، حالا من امام صادق‏ام ديگر، نه، امام صادق مثل آن آدمى که در معصيت غرق است مناجات مى‏کند، براى اينکه مى‏بيند خودش هيچ نيست و هرچه هست نقص است و هرچه هست از اوست. هرچه کمال است از اوست، خودش چيزى ندارد. هيچ يک چيزى ندارند، انبيا هم هيچى نداشتند. همه هيچ‏اند و اوست فقط، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت‏ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبيم، نمى‏فهميم که ما دنبال او هستيم؛ آنهايى که مى‏فهمند، آنها وارسته مى‏شوند و مى‏روند سراغ همان معنا. اين کمال انقطاعى که خواستند، اين کمال انقطاع همين است که از همه اين چيزهايى که هستش، اصلش به کنار باشند.»(10)

«مناجاتى که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هيچ يک از ادعيه گفته شده باشد که ادعيه مال همه ائمه است. اين دعاى شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در اين، مسائل بسيار هست، معارف بسيار هست و ادب اينکه انسان چه جور بايد با خداى تبارک و تعالى مناجات کند. ما غافليم از اين معانى که وضع چى است. شايد بعضى از جُهّال ما هم اينطور اعتقاد دارند که اين ادعيه وارد شده و اين چيزهايى که از ائمه وارد شده است اينها تشريفات است. مى‏خواهند ما را ياد بدهند و حال اينکه مسئله اين نيست، مسئله اين است که در مقابل خدا ايستادند آنها، آنها مى‏دانند که در مقابل چه عظمتى ايستادند، آنها معرفت دارند به خداى تبارک و تعالى و مى‏دانند چه کنند و مناجات شعبانيه از مناجاتهايى است که اگر يک نفر انسان دلسوخته، يک عارف دلسوخته- نه از اين عارفهاى لفظى- بخواهد اين را شرح کند و شرح کند از براى ديگران، بسيار ارزشمند است و محتاج به شرح است، چنانچه همه ادعيه ائمه- عليهم السلام .»(11)

اميد است با ياري جستن از خداوند متعال، در ماه شعبان، ماه پيامبر(ص)، انس با دعا در دل هاي ما ايجاد شده و با خواندن دعاهاي وارده از ائمه اطهار(ص)، و تدبر در آن ها، آمادگي، سعادت و توفيق حضور در مهماني عظيم الهي را بيابيم.

—————————————
(1) ـ عالم جليل القدر، على بن طاووس اين دعا را در اعمال ماه شعبان از حسين بن محمد «ابن خالويه» نقل مى‏کند و مى‏نويسد اميرالمؤمنين و فرزندانش(ع)، هميشه اين دعا را در ماه شعبان مى‏خواندند. (اقبال الاعمال، ص 685)، (مفاتيح الجنان، اعمال ماه شعبان).
(2) ـ احمد کسروى تبريزى از نويسندگان و تاريخ نگاران معروف با پنجاه اثر که در آثار خود از استعمال واژه‏هاى عربى پرهيز داشت. او با آنکه در جوانى لباس روحانيت بر تن داشت بعدها به عنصرى ضد دين و ضد روحانى مبدل شد و پيشنهاد کرد تمام کتابهايى که به زبان عربى و درباره دين نوشته شده است از جمله، قرآن کريم و مفاتيح الجنان را آتش زنند. وى سرانجام هنگام مراجعه به دادگسترى توسط يکى از فدائيان اسلام ترور شد.
(3) ـ صحيفه امام، ج‏13، ص32 و 33
(4) ـ صحيفه امام، ج‏20، ص249 و250
(5) ـ صحيفه امام، ج‏13، ص31
(6) ـ صحيفه امام، ج‏20، ص250
(7) ـ صحيفه امام، ج‏17، ص456
(8) ـ آقاى محمدعلى شاه آبادى، استاد عرفان امام.
(9) ـ صحيفه امام، ج‏13، ص31 و 32
(10) ـ صحيفه امام، ج‏19، ص253
(11) ـ صحيفه امام، ج‏17، ص527

--------------

 سرود شوریدگان

«نیایش » ، نیاز روح است و «دعا» ، غذای جان .

در این که چه باید خواست و چگونه باید خواست، نیازمند رهنمود و تعلیم سالکان واصل و عارفان کاملیم، یعنی امام معصوم و اولیای الهی .

«مناجات شعبانیه » ، رهاوردی از آموزش های سالکانه آن حجت های الهی به رهروان راه معنی است .

مفاهیم بلند و عارفانه و عاشقانه آن، ریشه در دریای «دل امام » دارد و روح زیبای علی (ع) با این نیایش، خدای جمیل و جلیل را دیده و چشیده و لطف او را به تصویر کشیده است .

امامان دیگر نیز، پیوسته از این چشمه نوشیده اند و با واژه های سبز و تعبیرات نغز و جملات شیدایی آن، شوریده حالی خود را در پیشگاه خدا سروده اند و همه اهل این مناجات بوده اند .

امام امت «قدس سره » که گام جای گام آن اولیای قدوسی نهاده بود، پیوسته باشور و نشاطی خاص از آن یاد می کرد و فرازهایی از آن را با حالت وجد و جذبه تکرار می فرمود و سر در پای این دریای حکمت و عرفان می سود . از سخنان آن عارف پیر است که: «مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته . . . بخواهد آن را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است .» (1)

«مناجات شعبانیه »

زمزمه مناجات است و شور دعا و سوز تضرع و روزنه امید.

گفتگو با خدایی است که راز درون و نیاز انسان و فرجام امور را می داند و پیش از آن که لب به سخن گشاییم، دفتر دلمان و کتاب نفسمان را می خواند و قلم تقدیرش به همه چیز و همه کس جاری است و سود و زیان ها و افزایش و کاستی ها به دست اوست .

الهی . . . ان حرمتنی فمن ذالذی یرزقنی و ان خذلتنی فمن ذا الذی ینصرنی . . .

خدایا! اگر محرومم سازی، کیست که روزیم دهد؟ و اگر خوارم کنی کیست که یاریم کند؟ از خشم تو به خودت پناه می برم . اگر من شایسته رحمتت نیستم، تو سزاوار جود و بخششی .

در «مناجات شعبانیه » ، نیایشگر صاحبدل، خود را در برابر خدایی می بیند، بخشنده و رحمت گستر، رؤوف و خطاپوش، رحیم و پوزش پذیر، که نه می تواند دل از عطای او برکند و نه از عفو او بر خطاها نومید شود . زبان عذر خواهی او از خدا بلند است و دامن حسناتش کوتاه .

زبان «مناجات شعبانیه » ، زبان عشق و شیدایی است

«خدایا! اگر می خواستی خوارم کنی، هدایتم نمی کردی، اگر می خواستی رسوایم کنی از عقوبت دنیا معافم نمی کردی . . .

خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست به دامان عفوت می زنم،

اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت باز خواست می کنم .

اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که دوستت دارم . . .

هر چند در کنار طاعتت، عملم کوچک است، اما امیدم بسی بزرگ است، پس چگونه می توانم از آستانت تهی دست و محروم برگردم؟ . . .»

اوج فرازهای بلند این دعا آنجاست که امام از خدایش «کمال انقطاع » می طلبد، از همه بریدن و به او پیوستن، جز فروغ او را ندیدن، چشم دل به نور کبریایی روشن ساختن، حجاب های نور را گسستن و به معدن عظمت رسیدن و جان را معلق درگاه ربوبی ساختن و به درگاه عزت و قدس او آویختن و در خلوت خدا، همدم او شدن و مدهوش جلال الهی گشتن . . .

الهی! هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک . . .

«مناجات شعبانیه »

شکوه از جدایی ها و دور افتادن ها و غفلت ها و به خواب رفتن هاست   

و انسان، تردیدی میان

کیفر الهی، دوزخ را در چشم انداز قرار می دهد و پاداش خدا، به بهشت فرا می خواند .

تا یار، کرا خواهد و میلش به که باشد!

و پایان دعا، خواسته ای چنین است:

«خدایا! مرا به فروغ نشاط انگیز عزت خویش بپیوند، تا تنها شناسای تو باشم و از غیر تو روی برتابم و تنها از تو ترسم و بیم تو داشته باشم .»

این است که همه امامان، بی استثنا، زبانی مترنم و دلی مشعوف به این دعا داشته اند و مناجات شعبانیه، با این حقایق ناب عرفانی و لحن و زبانی شیدایانه، «سرود شوریدگی » آن پیشوایان بوده است .

این است، رمز تغزل ائمه با این نشید آسمانی و سرود عرفانی!

جواد محدثی

پی نوشت:

1) صحیفه نور، ج 20، ص 189 .